خانه راهنمای خرید پیگیری سفارش پشتیبانی درباره ما تماس با ما
محصولات مرتبط
مبانی نظری و پیشینه پژوهش بلوغ ومرحله نوجوانی
مبانی نظری و پیشینه پژوهش بلوغ ومرحله نوجوانی
قیمت : 37,400 تومان
مبانی نظری و پیشینه پژوهش انگیزه پیشرفت
مبانی نظری و پیشینه پژوهش انگیزه پیشرفت
قیمت : 32,000 تومان
مبانی نظری و پیشینه پژوهش رضایت مشتري
مبانی نظری و پیشینه پژوهش رضایت مشتري
قیمت : 37,400 تومان
پیشینه و مبانی نظری ارزش ویژه برند داخلی سازمان
پیشینه و مبانی نظری ارزش ویژه برند داخلی سازمان
قیمت : 32,000 تومان

پیشینه و مبانی نظری اختلالهای یادگیری وخواندن

پیشینه و مبانی نظری اختلالهای یادگیری وخواندن

فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق پیشینه و مبانی نظری اختلالهای یادگیری وخواندن دارای 140 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::



فهرست مطالب:

بخش اول: مبانی نظری 22
1ـ تعریف اختلالهای یادگیری 22
2ـ سیر تحول تاریخی اختلالهای یادگیری 30
1) دوره بنیانگذاری: تحقیقات نخستین درباره مغز 30
2) دوره انتقالی: مطالعه بالینی کودکان 33
3) دوره یکپارچگی: رشد سریع برنامه های مدارس 43
4) دوره معاصر (از سال 1980 تا کنون) 44
3ـ طبقه بندی اختلالهای ویژه یادگیری بر مبنای DSM-IV-IR 44
1) اختلال خواندن 45
2) اختلال در ریاضیات 46
3) اختلال بیان نوشتاری 48
4) اختلال یادگیری که به گونه دیگر مشخص نشده است (NOS) 49
4ـ تعریف خواندن 50
5ـ تحول خواندن 55
6ـ مدل های خواندن 56
1) مدل پایین ـ بالا و مدل بالا ـ پایین 56
2) مدل تعاملی جبرانی 57
3) مدل پیوندگرایی 59
4) مدل آوایی 61
5) مدل ببین و بگو 63
6) مدل تعادل خواندن بیکر 63
7ـ نارساخوانی 70
1) تعریف نارساخوانی 70
2) نشانه های بالینی نارساخوانی 75
3) اختلالهای همراه با نارساخوانی 81
الف ـ اختلالهای جانبی شدن 81
ب ـ اختلالهای سازمان یافتگی فضایی ـ زمانی 82
ج ـ نابهنجاری حرکات چشم ها 83
د ـ تأخیر زبان گفتاری 85
هـ ـ اختلالهای ادراکی 86
و ـ اختلال حافظه کوتاه مدت 87
ز ـ اختلال نارسایی توجه (ADD) و ADHD 88
ح ـ اختلالهای رفتاری 91
4) شیوع نارساخوانی 94
5) تاریخچه نارساخوانی 95
6) سبب شناسی نارساخوانی 99
الف ـ عوامل ژنتیکی 100
ب ـ عوامل عصب شناختی 103
ج ـ تقارن نیمکره های مغزی 107
د ـ غلبه طرفی مغز 111
هـ ـ عوامل حرکتی 114
و ـ عوامل شناختی 115
ز ـ عوامل رفتاری 118
ح ـ عوامل محیطی 121
ط ـ عوامل عاطفی 122
8ـ دیدگاه های مختلف در مورد نارساخوانی 124
9ـ نارساخوانی از دیدگاه نوروسایکولوژی 124
10ـ طبقه بندی نارساخوانی از دیدگاه نوروسایکولوژی 131
الف ـ نارساخوانی اکتسابی 131
ب ـ نارساخوانی تحولی 140
11ـ فرآیند شکل گیری مدل تعادل خواندن از دیدگاه بیکر 148
12ـ عملکرد نیمکره های مغزی از دیدگاه بیکر 154
13ـ طبقه بندی نارساخوانی تحولی از دیدگاه بیکر 156
1) نارساخوانی نوع L (زبان شناختی) 156
2) نارساخوانی نوع P (ادراکی) 156
14ـ بررسی اعتبار طبقه بندی نارساخوانی نوع P/L 158
15ـسبب شناسی نارساخوانی تحولی نوع P/L 162
16ـ شیوه های درمانی نوروسایکولوژی از دیدگاه بیکر 164
بخش دوم: یافته های پژوهشی 168
خلاصه 180
منابع




مطالب فصل دوم در دو بخش كلي، تحت عنوان مباني نظري و يافته‌هاي پژوهشي مطرح مي‌گردد:
بخش اول: مباني نظري
1ـ تعريف اختلالهاي يادگيري

اصطلاح اختلالهاي يادگيري از نياز به تشخيص و خدمت به دانش‌آموزاني برخاسته است كه به طور مداوم در كارهاي درسي خود با شكست مواجه مي‌شوند، و در عين حال در چهارچوب سنتي كودكان استثنايي نمي‌گنجند. شاخه‌هاي علمي متعددي به اين حيطه كمك كرده‌اند (مثلاً پزشكي، زبان‌شناسي، روان‌شناسي، و آموزش و پرورش)، و حاصل اين چندرشته‌اي بودن مبنايي، سبب بوجود آمدن اصطلاحات و تعريفهاي متعددي گرديده است.
اصطلاح اختلالهاي يادگيري نخستين بار توسط ساموئل كرك در سال 1963 مطرح گرديد. كرك در جلسة نشست والدين و مربيان در شيكاگو اين اصطلاح را پيشنهاد نمود و اين به خاطر برچسبهاي گوناگوني بود كه براي توصيف كودكاني با هوش طبيعي كه دچار مشكلات يادگيري بودند، به كار مي‌رفت. اين چنين كودكان اغلب به عنوان آسيب ديده خفيف مغزي، كندآموز ، نارساخوان يا معلولیت ادراكي ، نامگذاري شده‌اند كه هر يك از اين اصطلاحات با محدوديتهايي همراه بودند (لرنر، 1993).
بنابراين از زمان پيدايش حوزه اختلالهاي يادگيري، متخصصان به دنبال تعريف مناسبي مي‌گشتند كه به طور جامع، ماهيت ويژه اختلالهاي يادگيري را تبيين كند. به دليل ماهيت پيچيده اين حوزه، متخصصان تاكنون قادر نبوده‌اند، تعريف جامعي از اختلالهاي يادگيري ارائه دهند. تعاريف بسياري توسط متخصصان عصب‌شناختي و روان‌شناختي صورت گرفته است كه در ذیل به ارائه شاخص ترین آنها مي‌پردازيم:
1) تعريف كميتة مشورتي ملي در مورد كودكان معلول (NACHC)
كميته مشورتي ملي در مورد كودكان معلول (NACHC) در سال 1968 شكل گرفت تا يك تعريف قابل قبول در زمينه اختلالهاي يادگيري ارائه كند. اين كميته تحت سرپرستي كرك، تعريفي ارائه كرد كه در قانون عمومي 230-91 آئين‌نامه اختلالهاي يادگيري خاص در سال 1969 گنجانده شد. اين تعريف به شرح ذيل است:
«كودكان مبتلا به اختلالهاي يادگيري خاص در يك يا چند فرآيند اساسي روان‌شناختي از قبيل فهم يا كاربرد زبان گفتاري يا نوشتاری مشكل دارند، اين مشكلات ممكن است به صورت اختلال در گوش دادن، فكر كردن، صحبت كردن، خواندن، نوشتن، هجي كردن يا حساب بروز كند. اين تعريف شامل شرايطي از جمله نارساييهاي ادراكي، آسيب مغزي، بدعملکردی جزئي مغز ، نارساخواني، زبان پريشي تحولي و غيره مي‌شود، اما آن دسته از مشكلات يادگيري را كه نتيجه نقصهاي بينايي، شنوايي، يا حركتي، عقب‌ماندگي ذهني، اختلالهاي هيجاني يا محروميتهاي محيطي است، شامل نمي‌شود» (لرنر، 1993).
اين تعريف به طور گسترده پذيرفته شد و در بسياري از ايالت ‌هاي امريكا مورد استفاده قرار گرفت. نتايج دو بررسي كه به وسيلة وزرات آموزش و پرورش امريكا در سالهاي 1974 و 1975 انجام شد، نشان داد كه 62 درصد از 50 ايالت امريكا تعريف مزبور را بكار بردند (مرسر ، فورگان ، و ولکلينگ ، 1976، مارفي ، 1976). پس از چندي انتقادهاي فزاينده نسبت به تعريف NACHC و ارائه قانون عمومي 142-94 موجب شد تا تلاشهاي زیادی برای اصلاح و بهبود تعريف مذكور صورت گیرد. مسئوليت اصلاح اين تعريف را وزارت آموزش و پرورش امريكا برعهده گرفت. در سال 1977 تعريف دقيق‌تري از اختلالهاي يادگيري در آئين‌نامه فدرال بيان گرديد.
2) تعريف آئين‌نامه فدرال (1977):
وزارت آموزش و پرورش امريكا پس از تلاشهاي گسترده براي اصلاح تعريف كميته مشورت ملي (NACHC) آئين‌نامة فدرال 1977 را انتشار داد كه شامل مقررات وضع شده براي تعريف و مشخص كردن دانش‌آموزان داراي اختلالهاي يادگيري تحت قانون 142-94 بود. اين تعريف تقريباً مشابه با تعريف كميتة مشورتي ملي در مورد كودكان معلول می باشد (NACHC). وبه شرح زیراست:
«اختلال يادگيري ويژه به معني اختلال در يك يا چند فرآيند اساسي روان‌شناختي مانند درك يا كاربرد زبان گفتاري يا نوشتاري است كه ممكن است خود را به صورت توانايي ناقص در گوش دادن، فكر كردن، صحبت كردن، خواندن، نوشتن، هجي كردن يا انجام محاسبات رياضي نشان دهد. اين اصطلاح شامل اختلالهاي ادراكي، آسيب‌مغزي، بدعملکردی جزئي مغز، نارساخواني و زبان پريشی تحولي مي‌شود. اما كودكاني را كه مشكلات يادگيري آنان ناشي از نقصهاي بينايي، شنوايي، يا حركتي بوده يا براثر عقب‌ماندگي ذهني، اختلال هيجاني، يا محروميت‌هاي محيطي، فرهنگي يا اقتصادي ايجاد شده باشد، دربرنمي ‌گیرد (به نقل از هانت و مارشال ، 2002).»
اين تعريف به طور گسترده مورد پذيرش قرار گرفته و بسياري از ايالت‌ها (بيش از 50 ايالت) در امريكا، تعريف فدرال را در زمينه اختلالهاي يادگيري ويژه به عنوان تعريف ايالت خود بكار بردند. براساس این تعريف ، در صورتي يك دانش‌آموز مبتلا به اختلال يادگيري است كه اولاً تجارب و امكانات يادگيري متناسب با سن و توانايي‌اش ارائه شود، اما وي نتواند در يك يا چند زمينه از قبيل زبان گفتاري، درك مطلب شنيداري، زبان نوشتاري، مهارتهاي اساسي خواندن، درك مطلب، محاسبات يا استدلال‌هاي رياضي متناسب با سن و توانايي خود پيشرفت كند. ثانياً يك ناهمخواني شديد بين پيشرفت تحصيلي و هوشبهر كودك وجود داشته باشد (هانت و مارشال، 2002).


فایل هایی که پس از خرید می توانید دانلود نمائید

پیشینه و مبانی نظری اختلالهای یادگیری وخواندن_1556787110_13218_3418_1752.zip0.39 MB
پرداخت و دانلود محصول
بررسی اعتبار کد دریافت کد تخفیف
مبلغ قابل پرداخت : 32,000 تومان پرداخت از طریق درگاه
انتقال به صفحه پرداخت