خانه راهنمای خرید پیگیری سفارش پشتیبانی درباره ما تماس با ما
محصولات مرتبط
مبانی نظری و پیشینه پژوهش بلوغ ومرحله نوجوانی
مبانی نظری و پیشینه پژوهش بلوغ ومرحله نوجوانی
قیمت : 37,400 تومان
مبانی نظری و پیشینه پژوهش انگیزه پیشرفت
مبانی نظری و پیشینه پژوهش انگیزه پیشرفت
قیمت : 32,000 تومان
مبانی نظری و پیشینه پژوهش رضایت مشتري
مبانی نظری و پیشینه پژوهش رضایت مشتري
قیمت : 37,400 تومان
پیشینه و مبانی نظری ارزش ویژه برند داخلی سازمان
پیشینه و مبانی نظری ارزش ویژه برند داخلی سازمان
قیمت : 32,000 تومان

پیشینه و مبانی نظری استرس

پیشینه و مبانی نظری استرس

فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق پیشینه و مبانی نظری استرس دارای 77 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::

مقدمه

از آن هنگام كه كلمه استرس به عنوان ترجمان « هر نوع فشار رواني يا جسمي ، كه درجه آن از نظر قدرت يا تداوم از حد ظرفيت سازشي ارگانيسم فراتر رود و به ناسازگاري يا اختلال منجر شود » پيشنهاد گرديده است؛‌طبقات مختلف مردم ‌از هر سطح تحصيلي يا اجتماعي ـ به فراواني و به گونه اي فراگير از اين كلمه براي بيان فشار عصبي يا رواني استفاده مي كنند و به گونه اي احساس تنش خويش را با همين عبارت توصيف مي كنند.

اما نكته اين جاست كه اگر چه همه افراد ، كلمه استرس را به سادگي در سخنان روزمره شان به كار مي برند ؛ شايد از آثار سوء و جدي آن به اندازه كافي آگاه نباشند و شيوه هاي ساده و صحيح پيشگيري از آن را به كار نبندند و خود آگاه و ناخود آگاه و خود خواسته به استرس هاي قابل اجتناب دچار شوند و از اينكه به طور مداوم و فزاينده با آن روبرو هستند ؛‌در شگفت نيز باشند .از آن جا كه پيامدهاي استرس ،‌تهديدي جدي براي سلامتي به شمار مي آيد و موجب كاهش لذت و بهره وري فرد از يك زندگي پربار مي شود و همچون سدي در برابر پيشرفت ، ايفاي نقش مي كند ،‌و از آنجا كه بسياري از استرس هاي روزمره با ساده ترين شيوه ها ، قابل پيشگيري هستند؛ آشنايي جامعه با پيشگيري از استرس و كنترل و مدارا با آن از ضرورت و اهميت شايسته اي برخوردار است.

استرس ، پديده اي امروزي نيست؛ هنگاميكه بشر يك شكارچي يا طعمه شكار بود نيز استرس وجود داشت .به هر حال ، در دنياي امروز، استرس همچون نفس كشيدن و راه رفتن، بخشي از زندگي است. اگر بخواهيم ساده تر بگوييم، استرس يك آتش است. به عبارت دقيق‌تر آتش زير خاكستر است.آتش پنهان پايدار .ما مي توانيم آن را كنترل نموده و از گرمي آن لذت ببريم ، يا آن را شعله ور نموده به آتش سوزي بزرگي مبدل نمائيم.با نداشتن راه صحيح، ‌بسياري از ما حالت دوم را انتخاب مي كنيم. ( پرومودباترا، 1375، صص 10-5)

تاريخچه استرس

استرس در مفهوم كلي ،‌پديده اي نوظهور و منحصر به قرن حاضر نيست ولي تفاوتهاي موجود ، از نقطه نظر تنوع ، استمرار و منابع در زمانهاي گذشته و حال بسيار فاحش و قابل تعمق است.اجداد ما با استرس كوتاه مدت روبرو بودند، بدين معني كه وقتي با آب و هواي بد ،‌كمبود مواد غذايي ، رقبا، دشمنان و… روبرو مي شدند ، به سرعت و به صورت غريزي واكنش نشان داده و در اين راه از تغييرات حاصل در سيستم فيزيولوژيكي و رواني خود ياري مي جستند.به عبارت ديگر ،آنها با استرس زندگي نمي‌كردند بلكه در حواشي آن قرار داشتند. متاسفانه بشر امروزي در محيطي زندگي مي كند كه به طور مداوم با شرايط، ‌عوامل و موقعيتهاي توام با استرس روبرو است. (بوشهري، 1376، ص 35)

اصطلاح استرس يا فشار رواني كه از كلمه لاتين STRINGER مشتق شده ،‌به معناي در آغوش گرفتن ،‌فشردن و باز فشردن است؛ رفتارهايي كه مي توانند با احساسات متضاد همراه باشند.براي مثال مي توان كسي را در آغوش گرفت اما در همين حال وي را دچار اختناق كرد. (استورا،1377،ص25)

فشار رواني يا استرس كه واژه اصلي آن ، چنانچه گفته شد ريشه در زبان لاتين دارد در قرن هفده ميلادي بسيار متداول بوده و به معني سختي و دشواري ، فلاكت و محنت به كار رفته است.

در اواخر قرن هجده معني آن به نيرو ،‌فشار ، زور و تلاش بسيار تغيير يافت و منظور از آن در وهله نخست ،‌ نيروهاي ذهني و جسمي فرد يا افراد بود.در سال 1910 سر ويليام اسلر متوجه ارتباط بين درد سينه و هيجانات زندگي شد و كشف كرد كه اضطراب و فشار باعث بيماري مي گردد.

در سال 1930 والتر كانن طي مقاله اي ، تعريف نوين و كاملا مختلفي از استرس ارائه داد.كانن اثرات استرس را روي حيوانات و انسانها مورد مطالعه قرار داد ، به خصوص واكنش « جنگ يا گريز » .زيرا انسان همانند حيوانات وقتي در مقابل خطري جدي قرار بگيرد يكي از سه حالت : مقاومت ،‌مبارزه يا تلاش براي فرار را انتخاب خواهد كرد .كانن دريافت وقتي افراد مورد آزمايش او در مقابل سرما ، كمبود اكسيژن ، و برانگيختگي قرار مي گيرند مي توان تغييرات فيزيولوژيكي فوري مانند ترشح آدرنالين را در آنها مشاهده كرد. (كوپر، 1370، ص 8)

يكي از اولين تلاشها ي علمي براي تشريح فرايند بيماريهاي وابسته به استرس به وسيله پزشك دانشمند هانس سليه به عمل آمد او در سال 1946 براي فردي كه در مقابل حالتهاي اضطراب آور قرار مي گيرد سه مرحله قائل شد:

1.واكنش در برابر خطر ، كه در آن مرحله پايين آمدن مقاومت دروني به دنبال حالتي مخالف هول و هراس به وجود مي آيد و در طول آن مكانيسم مقاومت شخص فعال مي گردد.

2.مقاومت، مرحله اي كه حالت انطباق ،‌اميدواري ، احساس موفقيت فرد به حالت تعادل خويش برمي گردد .به هر حال اگر عامل اضطراب همچنان ادامه داشته باشد يا مكانيسم دفاعي كار نكند ، مرحله سوم پيش مي آيد.

3.فرسايش يا عجز، وقتي است كه مكانيسم هاي انطباقي فرو مي ريزد. (همان منبع، ص 9)

در اوائل دهه 1950 ميلادي روان پزشكي به نام توماس هلمز در پژوهشهاي خود تنها عامل مشترك در ايجاد هر نوع استرس را لزوم ضرورت و اجبار در ايجاد تغيير و تحول مهم در روند زندگي معمولي فرد دانست و به همراه ريچارد راهه ، با سوالاتي مبني بر اولويت دادن به اتفافات و حوادث و تغييرات مهم زندگي ، ميزان فشار رواني را بر حسب تغييراتي كه در زندگي افراد روي مي دهد اندازه گيري كردند و مقياس رتبه اي سازگاري مجدد و اجتماعي را فراهم كردند.

در دهه 1970 روانشناسي به نام ريچارد لازاروس اظهار داشت كه واكنش ناشي از اضطراب به چگونگي ارزيابي ( آگاهانه يا نا آگاهانه ) او از ميزان صدمه ، تهديد يا به مبارزه طلبيدن آن حادثه مربوط مي شود.عقايد لازاروس مخالف با عقايد كساني است كه اضطراب را به طور ساده به عنوان فشار محيطي تلقي مي كنند، در عوض مي گويد شدت اضطراب تجربه شده از ميزان احساس شخص از توانايي خويش در مقابله با تهديدي معين معلوم مي گردد،‌و اگر شخص از قدرت خويش براي غلبه بر تهديد مطمئن نباشد احتمالا احساس نا اميدي و شكست خواهد كرد.

تام كاكس و همكارانش در سالهاي آخر دهه 1970، چنين اظهار داشتند كه استرس را به عنوان جزئي از سيستم پيچيده و پويائي تاثير متقابل انسان و محيط بهتر مي توان شناخت .كاكس از عقيده مدل ماشيني استرس انتقاد كرد و گفت: بشر و ارگانيزم او ماشين نيست.استرس به وسيله بشر درك يا تشخيص داده شده ولي يك ماشين توانايي تشخيص يا فشاري را كه بر او وارد مي آيد ندارد. (همان منبع، ص 10)


استرس

يكي از رايجترين مشكلاتي كه همه ما را در سنين متفاوت مورد حمله قرار مي دهد ،‌ استرس يا فشار رواني است .تقريبا اكثر مردم تصور مي كنند كه مي دانند استرس چيست . ولي نسبتا عده معدودي درك صحيحي از آن دارند و از اثرات آن در بدن آگاه بوده و مي دانند ، چگونه مي توان آن را كنترل كرد ، و با آن كنار آمد و حتي از آن به نفع خود استفاده كرد. (كراس، 1371، ص9)

واژه استرس به معناي نيرو ،‌فشار و اجبار ، واژه اي است انگليسي و در زبانهاي مختلف با همين لفظ به كار مي رود.در زبان فارسي واژه « فشار رواني » را به عنوان برابر نهاده استرس به كار برده اند كه با مفهوم دقيق استرس سازگار نيست.اگر چه مساله تاثير عوامل محيطي بر بيماريها از قديم مورد توجه است و در پزشكي قديم ايران نيز تحت عنوان « اعراض نفساني » و تاثير آنها بر بيماريها سخن گفته شده است.اما فرضيه هاي مربوط به را بطه ميان محركهاي محيطي و بيماري ، از ابتداي قرن حاضر به طور جدي مورد بحث و پژوهش قرار گرفته اند . در حقيقت تحول اساسي در مفهوم استرس و نقش تعين كننده آن در بيماريها مديون پژوهشهاي دوران ساز دكتر هانس سليه اهل مونترال كاناداست.

سليه ، محرك را عامل استرس زا ، مي نامد و به زعم او بايد ميان استرس و عامل به وجود آورنده آن تفاوت قائل شد.و اينكه عوامل استرس زا گوناگون اند: همچون سرما ، گرما ، خستگي و غيره. در استرس ،‌عواملي چون : زمينه ،‌شرطي شدن ،‌استرس هاي پيشين در فرد، زمان و شدت استرس ، نقش مهمي ايفا مي كنند.

استرس يك پاسخ غير اختصاصي است كه بدن در مقابل در خواستهايي كه با آن مواجه مي‌شود از خود نشان مي دهد .( تعريف جديد سليه). تمام عوامل استرس زا پاسخي را در ارگانيزم بر مي انگيزند كه خاص خود آنهاست و با يكديگر متفاوتند؛ يعني همان پاسخ اختصاصي. ارگانيسم تحريك شده، براي برقراري تعادل مجدد خود در جهت سازگاري ،‌بايد پاسخي مضاعف در مقابل درخواستي مضاعف از خود بروز دهد. يعني پاسخهاي اختصاصي و غيراختصاصي. پاسخ مضاعف در مقابل درخواست مضاعف؛ و اين درخواست دوم براي فعاليت غير اختصاصي ، از نظر سليه ، اصالت و جوهر استرس به شمار مي آيد. اينكه عامل يا موقعيت ،‌خوشايند يا ناخوشايند باشد ، چندان اهميتي ندارد …..تنها نكته حائز اهميت ، شدت درخواست براي هماهنگي يا سازگاري است. (پي‌يرلو، 1371، صص25و9)

فایل هایی که پس از خرید می توانید دانلود نمائید

پیشینه و مبانی نظری استرس_1556786287_13237_3418_1964.zip0.14 MB
پرداخت و دانلود محصول
بررسی اعتبار کد دریافت کد تخفیف
مبلغ قابل پرداخت : 32,000 تومان پرداخت از طریق درگاه
انتقال به صفحه پرداخت