فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق پیشینه و مبانی نظری خانواده،شیوه های فرزند پروری و منبع کنترل دارای 63 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
فهرست مطالب:
فصل دوم (پيشينه تحقيق)
گفتار اول: خانواده 11
مقدمه
ابعاد شيوه هاي فرزندپروري 13
بعد «گرم» بودن والدين 13
بعد «كنترل» والدين 14
جنبه هاي مثبت كنترل والدين 15
جنبه هاي منفي كنترل والدين 17
بعد «تعهد» (دخيل شدن) والدين 18
الگوهاي با وم ريند در مورد شيوه هاي فرزندپروري 19
والدين داراي اقتدار منطقي 20
والدين استبدادي 21
والدين آزاد گذار 22
والدين افراطي (زياده رو) و والدين و مسالحه كار (سهل انگار) 23
الگوهاي جديد فرزندپروري باوم ريند 25
تأثير متقابل كودك و والد بر يكديگر 26
نگرش هاي فرزندپروري – عمل فرزندپروري 28
گفتار دوم: مكان كنترل
مقدمه 30
مفاهيم و اصول در نظريه يادگيري اجتماعي راتر 30
درك سازه مكان كنترل 33
تحول شخصيت از ديدگاه راتر 35
جنبه هاي منفي احاطه و كنترل 37
پيامدهاي شخصي منفي 38
پيامدهاي منفي بين فردي و اجتماعي 39
بررسي مقياس هاي مكان كنترل 39
گفتار سوم: سوابق پژوهشي
الف – تحقيقات انجام شده درباره شيوه هاي فرزندپروري درداخل و خارج از كشور 42
ب – تحقيقات انجام شده درباره مكان كنترل در داخل و خارج كشور 45
ج – بررسي ارتباط شيوه هاي فرزندپروري و مكان كنترل در گسترة تحقيقات 49
گفتار اول
خانواده
يكي از عوامل مهم و مؤثري كه در رشد و تكامل انسان نقش اساسي دارد خانواده است ، محيط خانواده اولين و بادوام ترين عاملي است كه در رشد شخصيت افراد تاثير مي گذارد ( شريعتمداري ، 1367 ) زيرا تنها در خانواده است كه كودك نخستين چشم انداز را از جهان پيرامون خود بدست مي آورد و احساس وجود مي كند يعني مي آموزد چگونه غذا بخورد ، لباس بپوشد ، حرف بزند ، معاشرت كند ، همكاري كند . محبت و احترام روا دارد و همچنين در خانواده است كه به آداب و رسوم ملي ، مراسم ديني ، وظايف فردي و حدود اختيارات و مسئوليت ها پي مي برد ( پارسا ، 1372 ) .
در واقع خانواده اولين نهاد و كانوني است كه محيط امن و مناسب براي رشد كودك فراهم مي كند ، خانواده نه تنها در رشد تك تك انسانها مي تواند مؤثر باشد بلكه مي تواند جامعه اي سالم بسازد ، زيرا خانواده كوچكترين جزء اجتماع است و اجتماعي كه از خانواده سالم تشكيل شده باشد مسلماً اجتماعي سالم خواهد بود لذا براي رسيدن به رشد و تكامل و بهبود وضع اجتماعي ، تلاش براي بهبود خانواده و افراد آن مهمترين مساله است ( شافر ، 1966 ) .
در قرن بيستم توصيه هايي ، درباره اهميت محيط درون خانواده براي اجتماعي شدن كودكان به عنوان بخشي از نظريه هاي روان شناختي مطرح شد . تقريباً از دهه 1920 تا 1960 نظريه هاي يادگيري رفتار گرا حاكم بودند كه كودكان را به منزله لوح سفيدي مي دانستند و قدرت والدين براي آموزش آنها به طور خوب يا بد بعنوان عامل اصلي قلمداد مي شد . نظريه هاي روان كاوانه بر اهميت تجربه اوليه خانواده در تعيين پيامد اضطراب هاي دروني ، ساز و كارهاي دفاعي و اجتماعي شدن ارزشها تاكيد مي كرد . در دهة اخير هنگاميكه انقلاب شناختي بوجود آمد و نظريههاي يادگيري به عنوان نظريه يادگيري اجتماعي ـ شناختي بازنگري شد ، به نقش فعال كودكان به عنوان يك عامل مهم در اجتماعي شدن خودشان ، تاكيد فزاينده اي شد . در حال حاضر ، بر نقش ادراك ها و مفاهيم دو سويه كودك و والد در زمينة خواست ها و تصميمات همديگر به عنوان تعيين كننده تاكيد روزافزوني مي شود ، اما هيچكدام از اين تغييرات نظري به طور عمده ، اين فرض اساسي را كه والدين تاثير قدرتمندي بر رشد و ويژگيهاي كودكان و سرپرستي زندگي كودكانشان دارند ، تحت تاثير قرار نداده است ( مك كوبي ، 2000 ) .
واضح است كه كودكان چيزهاي زيادي را از طريق تجربيات روزمره شان در تعامل با دنياي اجتماعي و فيزيكي ياد مي گيرند ، آنچه ياد گرفته مي شود در ژنها وجود ندارد و هيچگونه برنامه سازماندهي شده ندارد و بر طبق يك برنامه زمان بندي شده خاص در درون متن اجتماع رخ مي دهند در اينجاست كه والدين در آن نقش ايفا مي كنند ( مك كوبي ، 2000 ) .
از آنجا كه خانواده خود يك واحد اجتماعي است ، و ارزشها و معيارهاي اجتماعي از طريق آن به كودك منتقل مي شود به عنوان يك واسط از لحاظ تاثير محيط اجتماعي بر كودك اهميت فراواني دارد . به سخن ديگر ، چون خانواده كانون تولد و زايش فرزند است و پيش از وي شكل گرفته است ، تا مرحله اي كه فرزند به آگاهي و شعور كافي برسد ، خواه نا خواه در تعيين سرنوشت ، ساختمان روحي و نوع جهان بيني و طرز تفكر وي كه خود برگرفته از محيط اجتماعي است تاثير فراوان دارد ( احدي ، محسني ، 1378 ) .
پیشینه و مبانی نظری خانواده،شیوه های فرزند پروری و منبع کنترل_1527610346_10072_3418_1414.zip0.00 MB |