فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق پیشینه و مبانی نظری تفكر استراتژيک دارای 36 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
فهرست مطالب:
2-2-1-1- ماهيت تفكر استراتژيك :
شكل(2-1). قابليت تفكر استراتژيك
2-2-1-2- كاركرد تفكر استراتژيك :
2-2-1-3- خصوصيات يك متفكر استراتژيك :
.1توانمندي هاي عمومي خود را شناسايي و تقويت كنيد.
تفكر استراتژيك
عبارت تفكر در بسياري از موارد به اشتباه و براي اشاره به مفاهيمي مانند برنامه ريزي استراتژيك و يا مديريت استراتژيك به كار برده شده است ( ليدكا ، 1998). از اين رو لازم است تا اين موارد به صورت مجزا بررسي شده و تفاوت هاي آنها مورد توجه قرار گيرد.
تفكر استراتژيك، فرآيندي خلاقانه و واگرا بوده ( هراكلئوس، 1998) و با چشم انداز و دورنماي طراحي شده توسط رهبران سازمان مرتبط است. اين امر مستلزم فراتر رفتن انديشه مديران از عمليات روزمره با هدف تمركز بر قصدونيت استراتژيك بلند مدت مورد نظر براي كسب و كار است. تفكر استراتژيك فعاليت هاي چون گردآوري اطلاعات، تحليل و بحث و تبادل نظر در خصوص شرايط حاكم بر سازمان ( ايرلي،2006) و در شركت هاي داراي فعاليت هاي متنوع، پاسخگويي به سوالات اساسي در مورد پورتفوي سازمان را شامل مي شود ( نادلر، 2004).
آبراهام تفكر استراتژيك را شناسايي استراتژي هاي قابل اطمينان و يا مدل هاي كسب و كاري مي داند كه به خلق ارزش براي مشتري منجر شوند. او معتقد است جستجو براي يافتن گزينه هاي استراتژيك مناسب، كه معمولابه عنوان بخشي از فرآيند مديريت استراتژيك انجام مي گيرد، در واقع نتيجه عملي تفكر استراتژيك است (آبراهام، 2005).
گرتس نيز نقش تفكر استراتژيك را تلاش براي نوآوري و تجسم آينده اي جديد و بسيار متفاوت براي سازمان مي داند كه ممكن است منجر به تعريف مجدد استراتژي هاي اصلي و يا حتي صنعتي كه شركت در آن فعاليت مي كند شود (گرتس،2002).
تفكر استراتژيك يك فرآيند مداوم است (بن وآبراهام، 2005) كه هدف آن رفع ابهام و معنا بخشيدن به يك محيط پيچيده است( بن، 2005). اين فرآيند تجزيه و تحليل موقعيت و همچنين تركيب خلاقانه نتايج تحليل در قالب يك برنامه استراتژيك موفقيت آميز را در بر مي گيرد ( واقفي، 1998). در مقابل برنامه ريزي استراتژيك، غالبا براي اشاره به يك فرآيندتحليلي و برنامه ريزي شده مورد استفاده قرار مي گيرد ( هراكلئوس، 1998). برنامه ريزي استراتژيك به مجموعه مفاهيم، رويه ها و ابزارهاي گفته مي شود كه جهت كمك به رهبران، مديران و برنامه ريزان براي تفكر و اقدام استراتژيك طراحي شده اند. برنامه ريزي استراتژيك جايگزيني براي تفكر نيست (درلي،2007) بلكه اين دو در يك فرآيند ديالكتيك با يكديگر تعامل بوده و هردو براي مديريت استراتژيك اثر بخش ضروري به شمار مي روند ( هراكلئوس، 1998). برنامه ريزي استراتژيك همانگونه كه اشاره شد، مجموعه اي از تئوري ها و چهارچوب هايي است كه به همراه ابزارها و تكنيك هاي تكميلي براي كمك به مديران براي تفكر، برنامه ريزي و اقدام استراتژيك طراحي شده اند(استانهوز و پمبرتون، 2002). استراتژي هاي خلاقانه و منحصر به فرد كه حاصل تفكر استراتژيك هستند بايد از طريق تفكر همگرا و تحليل يا به عبارت ديگر برنامه ريزي استراتژيك عملياتي شود ( هراكلئوس، 1998) .
2-2-1-1- ماهيت تفكر استراتژيك :
«« تعريف»» ابزاري براي مفاهيم و رويكردهاست، ولي معرفي ««تفكر استراتژيك»» از طريق تعريف آن، كاري كم ثمر است. علت اين امر، پيچيدگي مفهومي اين رويكرد است. تعاريف متعددي كه براي تفكر استراتژيك ارائه شده اند، هر يك به جنبه هايي از اين رويكرد توجه داشته اند، هرچند هيچ يك تمامي ابعاد را در برندارد. درحالي كه تفكر استراتژيك در عمل با فرآيندهاي به هم پيوسته و مستمر ارتباط تنگاتنگي دارد. ليكن گاهي بايد تفكر بركنش مقدم باشد و آن را هدايت نمايد. در مواقع ديگر، در حين تغييرات غير منتظره در محيط يا دقيقا بعد از وقوع تغييرات غير قابل انتظار، كنش بايد تفكر را دربرگيرد. در چينن شرايطي بهتر است به جاي تعاريف، به ماهيت، ويژگي ها و كاركردهاي تفكر استراتژيك پرداخته شود تلاش شود تا نماي صحيحي از اين رويكرد تصوير گردد.
پیشینه و مبانی نظری تفكر استراتژيك_1527783162_10368_3418_1533.zip0.00 MB |