خانه راهنمای خرید پیگیری سفارش پشتیبانی درباره ما تماس با ما
محصولات مرتبط
مبانی نظری و پیشینه پژوهش بلوغ ومرحله نوجوانی
مبانی نظری و پیشینه پژوهش بلوغ ومرحله نوجوانی
قیمت : 37,400 تومان
مبانی نظری و پیشینه پژوهش انگیزه پیشرفت
مبانی نظری و پیشینه پژوهش انگیزه پیشرفت
قیمت : 32,000 تومان
مبانی نظری و پیشینه پژوهش رضایت مشتري
مبانی نظری و پیشینه پژوهش رضایت مشتري
قیمت : 37,400 تومان
پیشینه و مبانی نظری ارزش ویژه برند داخلی سازمان
پیشینه و مبانی نظری ارزش ویژه برند داخلی سازمان
قیمت : 32,000 تومان

پیشینه تحقیق و مبانی نظری مثبت نگری

پیشینه تحقیق و مبانی نظری مثبت نگری

فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق پیشینه تحقیق و مبانی نظری مثبت نگری دارای 29 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::

مثبت نگری

در این بخش درباره مثبت نگری که شامل تعاریف، تحقیقات انجام گرفته و قابلیتهای آن است بحث می شود.

مبانی نظری آموزش مثبت نگری

در طي دهه گذشته روان‌شناسي مثبت‌گرا به يكي از گرايش‌هاي عمده در روان‌شناسي تبدیل‌شده و به‌سرعت جايگاه مناسبي در اين رشته يافته است. سرعت اين گرايش در تبديل به يك رويكرد عمل‌گرا و مبتني بر شواهد با پيشينه هیچ‌یک از گرايش‌هاي ديگر قابل‌مقایسه نيست. اين سرعت به‌ویژه درزمینه‏ی شيوه‌ها و مداخلاتي كه در روان‌شناسي مثبت‌گرا ابداع و مورداستفاده قرارگرفته‌اند، چشمگير است. کاربست مداخلات مثبت به‌منظور ارتقاي كيفيت زندگي، خشنودي بيشتر از زندگي، شادكامي و نشاط و دستيابي به خوش باشی (احساس ذهني آسايش) و در یک‌کلام سعادتمندي (خوشبختي) مي‌باشد. گسترش اين كاربست‌ها تا جايي است كه در چند سال اخير از درمان‌هاي مثبت‌گرا سخن گفته‌شده است (سلیگمن، 2006).

براي فهم اين مداخلات و بررسي نتايج مطالعات مبتني بر آن‌ها نخست لازم است تا از روان‌شناسي مثبت‌گرا، ماهيت و اصول آن شناخت داشته باشيم. به همين مناسبت در آغاز به پيشينه، تعريف و حوزه‌‌هاي عمل و مطالعات اين رشته اشاره‌کرده و آنگاه به مثبت درماني، اصول و مداخلات و راهكارهاي آن جهت اینکه افراد بتوانند ارتباط میان افکار، احساسات و رفتار خود را درک کنند و با انجام تمرین‏های مختلف بتوانند به‌جای یأس و انفعال و تفسیر‏های بدبینانه، رویدادها را به‌گونه‌ای خوش‌بینانه تفسیر کنند و با آن‌ها به صورتی سازنده روبه‌رو شوند پرداخته خواهد شد.

پيشينه روان‌شناسي مثبت‌گرا

كريستوفر پترسون (2006) در كتاب مباني روان‌شناسي مثبت‌گرا معتقد است كه روان‌شناسي مثبت‌گرا گذشته‌اي طولاني و پيشينه‌اي بسيار كوتاه دارد. وي در اين زمينه معتقد است هرچند اين حوزه از سال 1998 توسط مارتين سليگمن و همكاران او ابداع شد ولي مدت‌ها پیش‌ازاین در آثار روان‌شناساني چون آبراهام مزلو و در آثار وي آنجا كه از خلاقيت و خود شکوفایی سخن مي‌گويد بر وجوهي از جنبه‌هاي مثبت در آدمي و در روان‌شناسي تأکید شده است. بااین‌حال آنچه به‌عنوان روان‌شناسي مثبت‌گرا شناخته مي‌شود به‌طور مشخص از 1998 و توسط سليگمن آغاز و از سال 2000 با اختصاص يكي از شماره‌هاي مجله روان‌شناسي آمريكايي به اين رشته رسماً در متون روان‌شناسي وارد شد.

اما روان‌شناسي مثبت‌گرا چيست و چه ضرورتي براي آن وجود داشته است؟

تعريف روان‌شناسي مثبت‌گرا

پترسون (2006) روان‌شناسي مثبت‌گرا را مطالعه علمي امور درست در زندگي از تولد تا مرگ و توقفگاه‌هاي بين اين دو مي‌داند. سليگمن و چيكزنت ميهاي (2000) در مورد هدف روان‌شناسي مثبت‌گرا مي‌نويسند «هدف روان‌شناسي مثبت‌گرا آغاز تغيير در نوع پرداخت روان‌شناسي، از اشتغال خاطر صرف به بدترين امور در زندگي به پرداختن به شرايط مثبت است». سونيا لوبوميرسكي و آليسون آبه معتقدند كه روان‌شناسان مثبت‌گرا متعهدند تا عواملي را بررسي كنند كه به افراد، خانواده‌ها و جوامع اجازه مي‌دهد تا رشد كرده شكوفا شوند و به شكلي بهينه عمل كنند. داك ورث، استين و سليگمن (2005) در مقاله جامعي در نخستين شماره مجله سالنامه روان‌شناسي باليني، روان‌شناسي مثبت‌گرا را چنين تعريف كرده‌اند؛

«روان‌شناسي مثبت‌گرا مطالعه علمي تجربه‌هاي مثبت و صفات فردي مثبت و نهادهايي است كه رشد آن‌ها را تسهيل مي‌كنند. روان‌شناسي مثبت با توجه به اينكه به آسايش روانی و كاركرد بهينه مي‌پردازد، در بدو امر شايد یک پیوست روان‌شناسي باليني يا بخشي از آن باشد اما ما چيز ديگري معتقديم. باور ما اين است افرادي كه شديدترين فشارهاي روان‌شناختي را تحمل می‌کنند در زندگي به دنبال امري به‌مراتب بيشتر از تسكين يافتن از درد و رنج هستند. افراد دچار مشكل در پی خشنودي بيشتر، لذت بيشتر و رضايتمندي بيشترند تا صرف كمتر كردن غم و نگراني. آنان به دنبال ساخت نقاط قوتند نه اصلاح نقاط ضعفشان، آن‌ها به دنبال زندگي معنادار و داراي قصد و هدفند. بدیهی است که اين شرایط به‌سادگی و با رفع درد و ناراحتي حاصل نمي‌شوند.» (داك ورث و همكاران، 2005).

بدين ترتيب روان‌شناسي مثبت‌گرا را مي‌توان مطالعه علمي تجارب و عواطف مثبت آدمي، توانمندي‌ها و فضيلت‌هاي شخصي و خشنودي آدميان تعریف کرد.