فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق پیشینه و مبانی نظری اختلال سلوک و اختلالات رفتاری مخرب دارای 89 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
اختلال سلوک
برمبنای R-VІ-DSM اختلال سلوک به همراه اختلال نافرمانی مقابلهای در ذیل طبقهای به نام اختلالات رفتاری مخرب (Disruptive) طبقه بندی شدهاند. به طور کلی رفتارهای ضداجتماعی و مقابلهای نگرانی اصلی در موارد ارجاع کودکان و نوجوانان به در مانگاههای روانپزشکی کودکان و نوجوانان است(2). هزینهای که این اختلالات بر خود فرد، خانواده و جامعه تحمیل میکند بسیار زیاداست(8،4،1). محققین نشان دادهاند که بچههای مبتلا به اختلال سلوک در مقایسه با بچههایی که به طور کلی تشخیص های دیگر دارند، سن بالاتری دارند، به احتمال بیشتری دارای اختلالات هیجانی شدیدتر هستند، نیازمند درمانهای طولانیتر و شدیدتر سرپایی هستند، و میزان بستری شدن در آنها بالاتر است. هزینهی درمان این افراد در 6 ماه، 278 درصد هزینههای درمانی بچههایی بود که به سایر اختلالات روانپزشکی مبتلا بودند. در مقایسهای که بین این افراد و افرادی که 10 تشخیص روانپزشکی دیگر را داشتند، معلوم شد که افراد مبتلا به اختلال سلوک بیشترین میزان اختلال را نشان میدهند (13). صرف نظر از آسیبهای فردی و خانوادگی و باری که بر دوش سرویسهای سلامتی تحمیل میکند، بیشتر بزهکاریها در افراد کم سن و سال توسط افرادی صورت میگیرد که مبتلا به اختلال سلوک هستند(14). همچنین این افراد در بزرگسالی در معرض عواقب منفی زیادی قرار دارند. احتمال اینکه این افراد در بزرگسالی به بیماریهای روانپزشکی دچار گردند بسیار بیش از افراد عادی است، نیز این افراد به احتمال بسیار زیادتری مشکلاتی را در حوزه کاری تجربه میکنند و ارتباطات وروابط زناشویی شان خشونت آمیز است(14،8،5) .
تعریف
اختلال سلوک در کودکان و نوجوانان با طرحی تکراری از رفتارهایی که حقوق افراد دیگر یا قوانین و هنجارهای اجتماعی را مورد تعدی قرار میدهد، مشخص میگردد. این رفتارهای ضداجتماعی به طور تیپیک در موقعیتهای گوناگون وجود دارند و موجب اختلال عملکرد در مدرسه، خانه یا محل کار میگردند. در واقع علامت پاتوگونومیکی برای این اختلال وجود ندارد بلکه تشخیص براساس طیفی از علائم قرار دارد که تعداد، شدت ودوام آنها در یک دورهی 12 ماهه به اندازهی کافی برای مطرح کردن تشخیص باشد. رفتارهایی که به عنوان علائم این بیماری درنظر گرفته میشوند در 4 گروه قابل تقسیم بندی هستند: خشونت فیزیکی یا تهدید به آسیب رساندن به انسانها وحیوانات؛ تخریب اموال و وسائل؛ کلاهبرداری یا دزدی و تعدی جدی از قوانین متناسب با سن. بر اساس مفاهیمی که در مورد ایجاد یا پیش بینی عاقبت آن وجود دارد، انواع مختلفی از زیر گروهها برای آن پیشنهاد شده است. باید توجه کرد که هر چند این رفتارها ممکن است به مجرمیتهای قانونی برای افراد کم سن وسال منجر گردد، اما این تشخیص با واژه ی بزهکاری همسان نیست(2).
زیر گروه های اختلال سلوک
با توجه به هتروژن بودن این اختلال، طبقه بندی انواع مختلف آن در تعیین رویکردهای پیش گیرانه، درمانی و تخمین پیش آگهی اهمیت دارد. اما در این مورد اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد. در ІІІ-DSM اختلال سلوک بر اساس ترکیبهای ممکن از دو بعد جمعی بودن و خشونت ، به چهار زیر گروه تقسیم بندی گردید. در R-ІІІ-DSM این زیر گروهها به دو دسته انفرادی و گروهی و یک دسته باقی مانده با نام نامتمایز تقلیل یافت و در VІ-DSM سن شروع (قبل یا بعد از 10 سال) اساس تقسیم بندی قرارگرفت. در ICD-10 اختلال به زیر گروههای اجتماعی، غیراجتماعی، موارد دیگر، غیر اختصاصی و محدود به خانواده تقسیم گردید(2). در یکcluster analysis علائم کودکان مبتلا به اختلال رفتاری Wolff دو گروه از بچههای مبتلا به اختلال رفتاری را تشخیص داد: خشن- بیش فعال و دیگری گروه ضد اجتماعی. تقسیم بندی رفتار خشن به طبقههای predatory و عاطفی یک تقسیمبندی مفید دیگر است(16،15). Patterson در بررسی خود برروی اختلال سلوک دو دستهی علامتی را در کودکان تشخیص داد: در یکی ازگروهها ، مشکل اولیه خشونت بود و در گروه دیگر مشکل برجسته دزدی بود. ساختار خانواده و پاسخ به درمان در دو گروه متفاوت بود؛ گروهی که مسئلهی اصلیاش دزدی بود پیش آگهی بدی داشتند(13). به تازگی تلاشهایی برای طبقه بندی افراد مبتلا بر اساس صفت سنگدلی صورت گرفته است(13). در واقع نشان داده شده است که وجود این صفت با مواجهات بیشتر با پلیس و تعداد وتنوع بیشتر علائم مرتبط است(17). بعضی از محققین بر اهمیت افتراق بین علائم آشکار (مانند مواجهه و دعوا) و پنهان (مانند فریبکاری،دزدی و دروغگویی) تاکید کردهاند، این دو دسته با افتراق بین گروه خشن و غیر خشن همپوشانی دارد. یافتههایی در دسترس است که نشان میدهد دو نوع مختلف از رفتارهای ضد اجتماعی پنهان وجود دارند: تعدی به وسائل( مثل دزدی) و تعدی از موقعیت ( مانند فرار از مدسه یا خانه). صاحب نظرانی دیگر متذکر شدهاند که افتراق بین موارد مداوم در تمام عمر ( که در کودکی شروع میشود تا بعد نوجوانی ادامه مییابد) و محدود به نوجوانی ، می تواند از نظر بالینی وتحقیقاتی سودمند باشد(8).
پیشینه و مبانی نظری اختلال سلوک و اختلالات رفتاری مخرب_1582012710_11984_3418_1431.zip0.10 MB |