فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق پیشینه و مبانی نظری معلوليت جسمي دارای 53 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::7
پيشينه تحقيق:
فرانك بارون اولين كسي بود كه تحقيق تطبيقي چندجانبهاي را در مورد سليقهها و ترجيحات افراد خلاق و غيرخلاق انجام داد. او بر مبناي يك آزمون خلاقيت دو گروه را تشكيل داد. يك گروه مركب از 25 نفر خلاقترين افراد و گروه ديگر باز هم مركب از 25 نفر كه از نظر خلاقيت در پايينترين سطح قرار داشتند.
تجزيه و تحليل خصوصيات آزمودنيها به وسيله اعضاي مؤسسه شخصيت انجام گرفت اين امكان را فراهم كرد كه بارون در گروه فوق را چنين توصيف كرد: ميزان آگاهي افراد خلاق از مسائل امور زياد است، نسبت به مسائل بينايي بيعلاقه هستند و بالاخره مبتكر، با همت، پرانرژي و صبور هستند. اين توصيفها با عقايدي كه معمولاً درباره اصالت جويي و تخيل سازنده ابراز شده است كاملاً تطبيق دارد. بارون مشخصترين كيفيات افراد خلاق را رواني عقيده، بديههگويي، رواني كلام و نيز آنچه كه او آن را «سهولت انجام محركهاي مختلف خواند، ميداند، اين مفهوم آخري در واقع همان گروهبندي وسيع است كه توسط بروند تشريح شده است.
تعريف خلاقيت:
بيش از پرداختن به تعاريف خلاقيت اشاراتي كوتاه به تاريخچه آن ميشود. امروزه ديگر بر كسي پوشيده نيست كه تفكر خلاق و تبلور بيروني آن يعني توليدات خلاقه يكي از عاليترين جلوههاي بشري است ولي بايد گفت عمر اين مفهوم ورود آن به ادبيات روانشناسي بيش از چند دهه نميگذرد. همان طور كه گيلفورد اظهار نمود شايد يكي از موضوعاتي كه در روانشناسي بسيار مورد بيتوجهي قرار گرفته خلاقيت است و اين در حالي است كه هر چه زمان پيش ميرود نياز انسان به ابعاد گوناگون آن طيف وسيعتري به خود ميگيرد. سالهاي 1941 را با به سالهاي گمنامي خلاقيت برشمرد، و شايد سالهاي 1950 به بعد را سالهاي ترقي خلاقيت دانست. به اين دليل كه اين بيهيچ شرح و بسطي به فرآيندهاي عالي ذهن اضافه گرديد.
شايد يكي از دلايلي كه سبب گرديد نظريهپردازان و معتقدان از خلاقيت دوري جويند به تعريف وتوصيه آن مربوط ميشود. خلاقيت از ديربازمفهومي اغفال كننده، مبهم و حتي افسانهاي تلقي شده است. و اين سردرگمي حتي امروزه نيز وجود دارد. عليرغم تحقيقات فراوان و نسبتاًجامع عقيده بر آن است كه خلاقيت اشاره به چندين مفهوم گوناگون دارد. بنابراين با وجود چنين ديدگاههايي ارائه يك تعريف جامعه مورد قبول همگان باشد مشكل است. معهذا اين ادعا به معناي آن نيست كه نميتوان تعريفي را در مورد خلاقيت ارايه كرد (فلاول و ماركمن، 1985، جواديان 1369).
- F.Baron
معلوليت جسمي- حركتي و خودپنداري
در بيشتر فرهنگها بدن و ظاهر كلي موضوعاتي هستند كه به طور قابل ملاحظهاي نگرش هستند و ممكن است تأثير قاطعي بر خودپنداري فردي داشته باشد. اثر بدن فرد بر روي رفتارش بيشتر غير مستقيم است تا مستقيم. همچنين سطح آرزوي فرد نهايتاً به خودپنداري او بستگي دارد. يك عامل مهم در آن چه فكر ميكند كه قادر به انجام آن است. و انتظاري كه فرد از خودش در انجام كاري دارد و آنچه سعي دارد بر آن دست يابد. تصوري است كه شخص از خود خويشتن دارد. خودپنداري فرد نيز به نوبه خود تا حد زيادي محصول ارزيابي افراد ديگر نسبت به اوست.
چگونگي واكنش افراد نسبت به يك فرد معلول مهمتر از معلوليت واقعي او است. خودپنداري افراد بيشتر از ناتواني آنها در رفتارشان تأثير دارد. به همين جهت پيشگوييها درباره برنامه توانبخشي كه براساس ناتواني بدني فرد طرحريزي شدهاند، اغلب نادرست درميآيد، زيرازمينه واقعي ناتواني در سايه ادراك منحصر به فرد اشخاص معلول از ناتواني خودشان و خودپنداري آنها شكل ميگيرد و به عبارتي ديگر معلوليت فرد اغلب تناسبي با ناتواني او ندارد (نجفي، نسرين، 1362).
پیشینه و مبانی نظری معلوليت جسمي_1529338633_12402_3418_1690.zip0.00 MB |