فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق پیشینه و مبانی نظری جنبش های اجتماعی دارای 34 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
فهرست مطالب:
-1- تعریف جنبشهای اجتماعی
3-2- انواع جنبشهای اجتماعی
3-3- مراحل جنبشهای اجتماعی
3-4- کارکردهای جنبش های اجتماعی
3-5- مهمترین جنبشهای اجتماعی در تاریخ آمریکا
3-5-1- جنبش قدرت سیاهان
3-5-2- جنبش حقوق مدنی
3-5-3- جنبش حق رای زنان
3-5-4- جنبش ضدجنگ
3-5-5- جنبش کارگری
3-5-6- جنبش ضدجهانی شدن
3-5-7- جنبش اجتماعی پیشرو
3-5-8- جنبش تی پارتی
3-5-9- جنبش ضد وال استریت بر "ضد نظام سرمایه داری فئودالی شده"
3-5-9-1- استمرار بحران اقتصادی آمریکا
3-5-9-2- تشدید شکافهای اجتماعی و نابرابری طبقاتی
3-5-9-3- نقش کارکردی وسایل نوین ارتباط جمعی در شکلگیری اعتراض
3-5-9-4- اهداف و مطالبات تظاهر کنندگان جنبش ضد وال استریت
3-5-9-5- حذف فئودال ها از حکومت و حاکمیت آمریکا؛خواست اصلی جنبش ضد وال استریت
3-5-10- مقایسه دو جنبش مهم آمریکا (جنبش ضد وال استریت و جنبش تی پارتی
منابع
بر مبنای نظریات علمی میان تبعیض و نابرابری با ایجاد جنبش های اجتماعی و شورش های سیاسی و اقتصادی رابطه مستقیم وجود دارد. هر چقدر که در جامعهای تبعیضهای سیاسی و اقتصادی و نیز نابرابریهای اجتماعی گسترش و عمق بیشتری داشته باشد به همان نسبت شورشهای سیاسی، اعتراضهای اقتصادی و جنبشهای اجتماعی گسترش و عمق بیشتری خواهد داشت. (بشیریه، 1358)
جامعهی ایالات متحده آمریکا که به سمت باز فئودالی رهسپار میباشد همواره دستخوش بحرانها و اعتراضهای گسترده مردمی و جنبشهای اجتماعی بوده است که در ادامه بدانها اشاره میشود. در این میان جنبش تسخیر وال استریت با شعار "ما 99٪ هستیم" عمق و فراگیری بی نظیری دارد. به خصوص اینکه این جنبش اجتماعی از پشتیبانی و حمایت اندیشمندان فراوانی در غرب برخوردار است.
مفهوم جنبش اجتماعی مانند اغلب مفاهیم در علوم اجتماعی بخشی از واقعیت را توصیف نمیکند، بلکه عنصری از یک شیوه خاص، علیه یک واقعیت اجتماعی است. وجود جنبشهای اجتماعی به عنوان بخشی از زندگی اجتماعی و سیاسی غرب به ویژه در دوران مدرن به امری کم و بیش عادی تبدیل شده است. جوامع غربی و غیرغربی در طول چند سده گذشته تقریباً به طور مستمر با انوع جنبشهای اجتماعی از قبیل جنبش دهقانی، کارگری، سندیکالیستی، اسلامگرا، ضد استعماری، جنبش زنان و ... روبرو بودهاند.( مشیرزاده،1381)
جنبش اجتماعی اصطلاحی است که اولین بار توسط «سن سیمون» در اوایل قرن نوزدهم مطرح شد. سنسیمون اجتماع نخبگان علمی، روشنفکران و افراد ثروتمند را در پیدایش جنبش های اجتماعی مهم قلمداد می کند، زیرا این افراد در کنار هم، نظام اجتماعی را در حیطه عقلانی باز تنظیم می کنند. فیلسوفان و متفکرانی چون کارل مارکس، ماکس وبر و سن سیمون، جنبش های اجتماعی را نمود دگرگونی ساختاری بنیادین می دانند.
تاکنون تعاریف گوناگونی از جنبشهای اجتماعی مطرح شده است ولی در اصطلاح، جنبشهای اجتماعی به نیروهایی اطلاق میشود که قدرت و اقتدار تازه ای را به همراه دارند. جنبش اجتماعی نوعی آمادگی جمعی و همگانی در جامعه است که کنش و تکامل فکری و عقیدتی را موجب می شود؛ به این ترتیب که برخی از اصول، ارزشها و رویکردها را رد کرده، نوآوری و دگرگونی هایی ایجاد می کند یا خواستار برپایی برخی ارزشها و اصول گذشته و فراموش شده است. جنبش اجتماعی نوعی داد و ستد همگانی برای برپایی یک نظم نوین در عرصه حیات اجتماعی است.
3-1. تعریف جنبشهای اجتماعی
فرهنگ واژگان آکسفورد جنبش اجتماعی را جریان یا مجموعهای از کنشها و تلاشها از سوی مجموعهای از افراد که به شکلی کم و بیش پیوسته به سوی هدف خاصی حرکت میکنند یا به آن گرایش دارند تعریف میکند. ماکس وبر نیز آن را اقدام جمعی گروهی از افراد جامعه میداند که برای نیل به هدفی کم و بیش مشخص کنشهای اجتماعی متفاوتی را به عنوان رفتار انسانی معناداری که به کنش کنشگران دیگری برمی گردد تعریف میکند.(همان منبع)
گی روشه میگوید: جنبش اجتماعی عبارت از سازمانی کاملاً شکل گرفته و مشخص است که به منظور دفاع، گسترش و یا دستیابی به اهداف خاصی به گروهبندی و تشکل اعضا میپردازد. (گی روشه،1366)
آنتونی گیدنز جنبش اجتماعی را تلاش جمعی برای پیشبرد منافع مشترک، از طریق عمل جمعی خارج از حوزه نهادهای رسمی تعریف میکند. (کیت نش،1389)
باتامور جنبش اجتماعی را نوعی تلاش گروهی می داند که برای ایجاد یا مقاومت در برابر تغییر در جامعه ایجاد می شود. (باتامور،1371)
3-2. انواع جنبشهای اجتماعی
جنبش میتواند محدود یا گسترده، معطوف به ایجاد تغییر مطلوب یا نامطلوب، متکی بر ابزار نهادین یا غیر نهادین؛ قانونی یا غیر قانونی، خشونتآمیز یا غیر خشونتآمیز، دارای پیامدهای محدود یا نامحدود، خواسته یا ناخواسته در عرصههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و یا سیاسی، دارای اشکال و درجات متفاوتی از سازماندهی و متضمن اشکال و درجات متفاوتی از تعارض و اعتراض باشد. ( مشیرزاده،1381)
جنبشهای اجتماعی مختلفی بر اساس اهداف و اعضای آن قابل تشخیص است: (واگو،1373)
1. جنبشهای انقلابی؛ اعضای چنین جنبشهایی عمیقاً از نظام موجود ناراضیاند و خواستار تغییر در ایدئولوژی هستند مثل انقلاب اسلامی ایران و انقلاب چین.
2. جنبشهای واپسگرا؛ اعضای آن مایلند به روزهای خوب قدیمی برگردند مانند حزب نازیسم آمریکا.
3. جنبشهای اصلاحی؛ اعضای این جنبشها نظام موجود را قبول دارند، اما احساس میکنند که باید تغییرات اساسی در برخی نواحی خاص ایجاد کنند. این جنبشها در درون سیستم کار میکنند و از روندهای قانونی استفاده میکنند مثل جنبش سلاح هستهای.
4. جنبش آزادی بیان؛ به جای تغییر شرایط جامعه با تفسیر وجههنظرها و رفتارها سروکار دارند تا بهتر بتوانند با دنیای خارج ارتباط برقرار کنند. تغییرات را درونی میدانند، اغلب دارای اهداف مذهبی هستند، مایل به غلبه بر احساسات خود هستند و به دنبال راههای داخلی پذیرفتن شرایط جاری.
پیشینه و مبانی نظری جنبش های اجتماعی_1529417077_12509_3418_1703.zip0.00 MB |