فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق پیشینه و مبانی نظری تحقیق فرآيند سياستگذاری خارجی در ايالات متحده آمريكا دارای 103 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
فهرست مطالب:
1- مفهوم ساختار در سياستگذاري خارجي
الف-انواع ساختار در سياستگذاري خارجي
ب-ساختار سياستگذاري در نظام بين الملل
2-ساختار سياستگذاري خارجي در ايالات متحده آمريكا
يك
الف-ساختار رسمي
الف-1-رييس جمهور
الف-2-وزارت امور خارجه
الف-3-كنگره
ب-ساختار غير رسمي44
ب-1-رسانه ها44
ب-2-اتاق هاي فكر46
ب-3گروه هاي فشار52
3-مفهوم فرآيند در سياستگذاري خارجي
الف-مؤلفه هاي سياست خارجي و متغيرهاي مؤثر بر آن
ب-محيط شكل گيري سياست خارجي
ج-مدل ها و سبك هاي تصميم گيري در سياست خارجي
د-انواع تصميمات سياست خارجي
4-نمادهاي كنش فرآيندي در سياستگذاري خارجي در ايالات متحده آمريكا
منابع
تصمیم گیری در سیاست خارجی شامل تحلیل و ارزیابی اطلاعات گذشته و حال از یک سو و، تجربه گذشته تصمیم گیران داخلی در عرصه سیاست خارجی و تجربه دیگر کشورها می گردد که در موقعیت های مشابه برای شناسایی نیازهای موجود در عرصه سیاست خارجی، و پس از آن ، برای به کارگیری در آینده سازماندهی شده است.
گرچه کار اصلی یک سیاستمدار تصمیمگیری است، اما در عین حال برای یک تصمیمگیر در سیاست خارجی مفهوم اخلاق و پیامدهای اخلاقی هر اقدام، مهم است. در این ارتباط سادهترین رفتاری که از یک سیاستمدار سر میزند، داوری است. داوری درباره دیگر سیاستمداران، مردم، فردی از اشخاصی که میشناسد یا نمیشناسد و بالاخره داوری درباره سخنها و عقاید. سیاستمدار از درون آگاهی خویش بدون اینکه با دیگری رابطه داشته باشد، یا نوع رابطهاش مطرح باشد، داوری میکند. این تصویری است که از داوری یک سیاستمدار وجود دارد و البته بهترین نوع بیان آن یعنی داوری متکی بر آگاهی. چرا که داوری متکی بر منافع در اصول سیاست پیشگی مطرح میشود، حال این منافع فردی یا گروهی باشد؛ در نتیجه داوری متکی بر آگاهی، بیان و فلسفه قابل قبولتری دارد.
سیاست خارجی چهار جنبه دارد: سیاسی، امنیت داخلی و خارجی، اقتصاد شامل تجاری واجتماعی که مربوط به جامعه ما و دیگر جوامع می گردد. هدایت موفق سیاست خارجی از منافع ملی حمایت می کند و باعث پیشرفت آن می گردد ، در نگهداری و بهبود وضعیت و توان ما مشارکت می کند ، در پی جلوگیری از کشمکش ها می باشد و آسیب به منافع ملی، توان و موقعیت ما را به حداقل می رساند.
در این فصل به "ساختار" و "فرایند" تصمیم گیری در سیاست خارجی مهمترین ابرقدرت در جهان کنونی پرداخته و تفاوت این دو مفهوم در شکل بخشیدن به اتخاذ تصمیمات در دستگاه سیاست خارجی یک کشور تبیین و تحلیل خواهد شد.
1-مفهوم ساختار در سياستگذاري خارجي
يكي از مباحث مهم در سياست خارجي ،بحث «ساختار تصميم گيري» است. اين مسأله از جمله عوامل مؤثر در اجراي موفقيت آميز سياست خارجي هر كشور است .ساختار تصميم گيري در سياست خارجي ،تعيين عناصر تصميم گيرنده وسلسله مراتب تصميم گيري درهر شرايطي ،اعم از مواقع عادي وبحراني ،است كه در چارچوب حقوق اساسي كشور به طور رسمي مشخص شده است.
مشخص بودن جايگاه هر يك از عناصر و نهادهاي تصميم گيرنده در سياست خارجي حداقل اين مزايا را مي تواند داشته باشد كه تصميمات درحالات و شرايط مختلف از سوي آن ها ،با كارايي وبازدهي مطلوب اتخاذ مي شود. وجود يك ساختار تصميم گيري مشخص ،موجب بهبود كيفيت اجراي سياست خارجي مي گردد. روشن و مشخص بودن ساختار و هرم تصميم گيري و برخوداربودن اين هرم از حمايت ها و پشتوانه هاي قوي ،تأثيرات قاطعي در دستيابي به اهداف و منافع از پيش تعيين شده دارد در نتيجه،بحث ساختار تصميم گيري يكي از اصلي ترين مباحث سياست خارجي است واين مقوله،چه از لحاظ تركيب و چه از نظر كيفيت مي تواند در كارايي دستگاه سياست خارجي اثرات مثبت و منفي بر جاي گذارد. مشخص بودن مقامات ومراجع تصميم گيري در هر نظام سياسي يكي ازنشانه هاي پختگي و اقتدار آن حكومت در حوزه ي سياست خارجي است.
تصمیم گیری به این دلیل در سیاست خارجی مهم است که دولتها به عنوان ساختار اصلی تصمیم گیرنده سیاست خارجی، اهداف سیاست خارجی یک کشور را تعیین می نمایند. از آنجا که دولتها به عنوان بازیگران نظام بینالمللى محسوب ميشوند، باید متوجه این واقعیت بود که سیاست خارجى آنها با آرزوها، ایدهها و ترسهاى آنها آغاز ميشود. اهداف سیاست خارجى در واقع تصورى از وضعیت آینده است که دولت باید بدان دست یابد. اهداف سیاست خارجى حاصل تحلیل "مقاصد" و" ابزارهاى" نیل به اهداف است.
سیاست خارجى همانطور که اشاره شد از بازى متقابل بین داخل و خارج ایجاد ميشود. دولتها مطمئنا در سیاست خارجى خود اهدافى را تعیین نموده و سعى مينمایند بر اساس یک استراتژى مناسب، به آن اهداف دست پیدا کنند. این اهداف در نهایت خواستها و نیازهاى امنیتى، استراتژیک، اقتصادى، سیاسى، فرهنگى و نظامي دولتها را تحت پوشش قرار ميدهد. اساسا هر دولتى دادههاى سیاست خارجى خود را در جهتى تنظیم ميکند که بتواند به اهدافش دست پیدا کند. اما نباید انتظار داشت که اهداف در طول زمان و در شرایط و مقتضیات مختلف ثابت باقى بمانند، چرا که عوامل متعدد داخلى و خارجى وجود دارند که باعث دگرگونى در اهداف سیاست خارجى یک کشور ميشوند. بدین ترتیب تصمیمگیرندگان سیاست خارجى باید سلسله مراتبى را براى اهداف متنوع سیاست خارجى در نظر گیرند. چون واحدهاى مختلف در عرصه نظام بینالملل، همزمان اولویتهاى متفاوتى را براى خویش قائلند . (قوام ، 1385 : 108)
پیشینه و مبانی نظری تحقیق فرآيند سياستگذاري خارجي در ايالات متحده آمريكا_1529570733_12598_3418_1693.zip0.00 MB |