فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق پیشینه و مبانی نظری تحقیق نقش دولت در اقتصاد دارای 26 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
فهرست مطالب:
مقدمه 10
2-1نظریات مکاتب اقتصادی در مورد نقش دولت در اقتصاد 12
2-1-1 مکتب کلاسیک 12
2-1-2 مکتب کینزی 12
2-1-3 مکتب پولیون 13
2-1-4 مکتب کلاسیک¬های جدید 14
2-1-5 مکتب کینزین¬های جدید 14
2-2 مبانی نظری رشد اقتصادی 16
2-2-1 الگوی هارود 16
الف- معادلۀ هارود به عنوان یک امر بدیهی 17
ب - معادله هارود به عنوان راه رشد تعادلی 18
2-2-2 الگوی دومار 18
2-2-3 الگوی رشد نئوکلاسیک 19
2-2-4 تئوری¬های رشد درونزا 23
الف- مدل رشدAK 24
ب- مدل¬هاى درونزاى مبتنى بر تحقیق و توسعه 26
منابع
مقدمه
رشد اقتصادی از جمله اهداف مورد نظر سیاست¬گذاران اقتصادی و همچنین ملاکی برای سنجش رفاه یک کشور محسوب می-شود. سرمایه¬گذاری به عنوان یک عامل عمده و تأثیرگذار بر فرآیند رشد اقتصادی، زمانی موفقیت¬آمیز است که سیاستهای سنجیده کلان اقتصادی در جوی مطمئن و با¬ثبات پیریزی شود. بنابراین یکی از اهداف سیاستهای دولت، ایجاد ثبات و اطمینان نسبت به آینده است. حال اگر خود سیاستها به دلیل مدیریت نا¬مناسب، باعث بروز بیثباتی و نااطمینانی شود، سرمایه¬گذاری نمیتواند کارایی مطلوب را داشته باشد.
در ادبیات اقتصادی، از چندین دهه گذشته تا به حال مبحث رشد اقتصادی، حوزة پویای مطالعات و تحقیقات اقتصاد کلان را به خود اختصاص داده است. اقتصاددانان پیوسته در تلاش هستند تا با استفاده از مدلسازی نظری و تجزیه و تحلیل تجربی، عوامل مؤثر بر رشد را شناسایی کنند. اساساٌ در زمینة رشد، سه دسته مدل¬های عمدۀ رشد وجود دارند که عبارتند از: مدل رشد هارود ـ دومار، مدل رشد نئوکلاسیک و مدل¬های رشد درونزا. تلاش هارود ـ دومار انگیزش اساسی را در زمینة شکلگیری نظریات رشد فراهم کرد. پس از آن نظریات سولو و سوآن با تغییر برخی از فروض نظریة هارود ـ دومار برای برطرف کردن مسئله لبة تیغ ، محور و هسته مدل¬های رشد نئوکلاسیک گردید که این مدل¬ها به دلیل سادگی و سهولت کاربرد، مورد استفادۀ بسیاری از کشورهای در حال توسعه قرار گرفتند. در این چارچوب رشد پایدار به پیشرفت فنی و رشد جمعیت بستگی دارد که هر دو نسبت به مدل برونزا هستند. سپس در پاسخ به کاستیهای مدل رشد نئوکلاسیک، افرادی مانند لوکاس، رومر و بارو الگوهایی را طراحی کردند که در آنها رشد یکنواخت میتواند به طور درون زا تحقق یابد.
درتئوری¬های سنتی سرمایه¬گذاری فرض بر این است که تصمیمات سرمایه¬گذاری در محیط مطمئنی صورت می¬گیرد. اما ادبیات سرمایه¬گذاری، اخیراٌ نااطمینانی را در مدل¬های سرمایه-گذاری معرفی کرده است. سرمایه¬گذاری¬ها در انتظار برای دستیابی به اطلاعات جدید در مورد قیمت¬ها، هزینه¬ها و سایر شرایط بازار می¬توانند با تأخیر انجام شوند. انتظار برای اطلاعات جدید، سرمایه¬گذاران خصوصی را با نااطمینانی¬ها در مورد متغیرهای کلان اقتصادی حساس می¬سازد.
کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، از درجۀ بالایی از نااطمینانی متغیرهای کلان اقتصادی برخوردار هستند و این نااطمینانی¬ها بر متغیرهای اساسی اقتصاد کلان تأثیر نامطلوبی خواهند داشت که رشد اقتصادی نیز از این قاعده مستثنی نیست.
از جمله عوامل بروز نااطمینانی در سطح اقتصاد کلان سیاست-هایی است که دولت در مواجه با مشکلات کوتاه¬مدت اقتصادی وضع می کند که تشخیص نادرست وضع موجود و یا چگونگی اجرای سیاست و در نظر نگرفتن تمام ابعاد اثر¬گذاری سیاست منجر به بروز نااطمینانی و بی¬ثباتی خواهد شد. این نااطمینانی¬ها سرمایه¬گذاران بخش خصوصی را دچار مشکل می-کند؛ از آن جهت که پیش¬بینی سود آوری¬ها را در بخش¬های تجاری و غیر تجاری با مشکل مواجه می¬کند. در واقع ثبات سیاست¬های دولت باعث اعتماد در محیط اقتصاد داخلی شده و در نتیجه سرمایه¬گذاران به سهولت در مورد سرمایه¬گذاری تصمیم¬گیری می¬کنند.
از این رو با توجه به حساس بودن رشد اقتصادی نسبت به ثبات سیاست¬های دولت در این فصل به بررسی مختصری در مورد نظریه¬های مکاتب مختلف در مورد نقش دولت در اقتصاد و نظریه¬های رشد پرداخته می¬شود.
2-1نظریات مکاتب اقتصادی درمورد نقش دولت در اقتصاد
2-1-1 مکتب کلاسیک
دکترین کلاسیک¬ها غالباٌ به نام لیبرالیسم اقتصادی نامیده می-شود. اساس نظریۀ کلاسیک¬ها در آزادی شخصی، مالکیت خصوصی، ابتکار فردی، تجارت خصوصی و در نهایت حداقل دخالت دولت خلاصه می¬شود. در این مکتب انتظارات باثبات بوده و نقش نااطمینانی در اقتصاد به حداقل رسیده و نیز قیمت دانش و اطلاعات بسیار ارزان بوده و در اختیار کلیه واحدهای اقتصادی می¬باشد.
از طرفی اقتصاددانان کلاسیک معتقدند اقتصاد در بلندمدت در سطح اشتغال کامل است. به عقیده این گروه رشد اقتصادی تنها در افزایش سطح تکنولوژی (بهره¬وری عوامل تولید) و افزایش جمعیت ایجاد می¬شود و اعتقاد دارند که عوامل خودکار اقتصاد به تنهایی برای رفع نوسان¬های موجود در اقتصاد کافی بوده و ثبات اقتصادی را به ارمغان خواهند آورد.
به طور خلاصه می¬توان گفت این مکتب با تأکید بر شفافیت بازار و مکانیسم قیمت معتقد است در نتیجه رفتار عقلایی واحدهای اقتصادی، اقتصاد در بلند¬مدت در شرایط رقابت و اشتغال کامل است، با این تجزیه و تحلیل کلاسیک¬ها نه تنها دخالت دولت برای تثبیت اقتصاد را لازم و مطلوب نمی¬دانند بلکه آن را یک مداخله نابجا در بازار و عامل برهم زنندۀ تعادل¬های موجود می¬دانند. این گروه با اعتقاد به پدیدۀ برون¬رانشی (که طی آن هر عمل دولت توسط عکس¬العمل متقابل بخش خصوصی خنثی می-شود) فعالیت¬های دولت را بی¬اثر دانسته و اعمال سیاست¬های اقتصادی توسط دولت را به شدت تحریم می¬کنند.
پیشینه و مبانی نظری تحقیق نقش دولت در اقتصاد_1529861486_12859_3418_1152.zip0.00 MB |