فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق پیشینه و مبانی نظری اضطراب و استرس دارای 56 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
2-1 مقدمه
امروزه اضطراب و دلواپسی برای میلیونها انسان به صورت مشکلی غیر قابل حل و خسته کننده درآمده است، ولی باید در نظر داشت که نگرانیها همه مخرب نیستند و به کمک یک برنامهریزی دقیق میتوان آن ها را از بین برد .نگرانی مفرط یا به عبارت دیگر – دلشوره– یک بیماری روحی است که باعث میشود سلامتی جسمی به خطر بیفتد. نگرانیها اغلب نتیجه تعبیر نادرست افراد از حقیقت است .ما می توانیم روح حقیقتگرایی و واقعبینی را به طرق مختلف در خودمان تقویت کنیم. روانشناسان چنین معتقدند که: «هیچ وقت در خلوت خویش نباید به اضطراب و نگرانی فکر کرد».
اضطراب عبارت است از يک عامل ناشناخته و نامعلوم که موجب پريشاني فکر و گاه باعث بروز علائم احساس خطر از جمله تپش قلب و رنگپريدگي ميشود. در فرآيند اضطراب بر خلاف ترس طبيعي، يک عامل حقيقي ترسآور يا خطرناک يا آسيب رسان وجود ندارد بلکه فقط به طور خودکار و ناخود آگاه ذهن آدمي دچار احساس خطر ميشود و هرگاه ذهن در اثر تنشهاي رواني و استرسهاي عصبي و حوادث ناخوشايند و ناگواري که در زندگي مکرراً برايمان رخ ميدهد از روال عادي خارج شود و حساسيت بيش از حد به رخدادهاي آتي و احتمالي پيدا کند دچار اضطراب ميشويم. علل پيدايش اضطراب عوامل وراثتي، تجربههاي تلخ سالهاي گذشته و محيط ناآرام و عصبي است. اثرات مخرب آن بر تفکر باعث اختلال در تمرکز حواس ميشود، قدرت تصميمگيري و اراده را از انسان سلب ميکند، او را بدبين ميسازد و باعث ميشود که انسان ديگر فرد مثمرثمر و سودمندي نباشد (کاپلان،2007، ص 988).
اختلال افسردگی اساسی یکی از شایعترین تشخیصهای روانپزشکی است که مشخصه آن خلق افسرده و با احساس غمگینی، اعتماد به نفس پایین و بیعلاقگی به هر نوع فعالیت و لذت روزمره مشخص میشود؛ چیزی که از آن به عنوان «سرماخوردگی روانی» یاد میشود. افسردگی مجموعهای از حالات مختلف روحی و روانی است که از احساس خفیف ملال تا سکوت و دوری از فعالیت روزمره بروز میکند.
افسردگي و اضطراب از شايع ترين بيماريهاي روانپزشكي به شمار ميرود. بهطور آماري از هر پنج زن، سه زن و از هر پنج مرد دو مرد در طول عمر دچار عارضهي افسردگي و اضطراب ميشوند. اين بيماريها جزو بيماريهاي مزمن و گاه ناتوانكننده هستند كه در صورت عدم درمان باعث اختلال در عملكرد اجتماعي، فردي، شغلي و زناشويي بيمار ميشوند. از جمله علايم شايع در بيماري افسردگي، كاهش سطح انرژي، احساس بيحسي و ضعف، احساس يأس و نااميدي، عدم احساس لذت، انزوا طلبي، اختلال درتمركز و حافظه، اختلال در اشتها، وزن و خواب، اختلال در عملكرد جنسي، دل مشغولي با احساس گناه، خود سرزنشگري و گاه خودكشي است (طاهری،1388،ص24).
در مورد عارضهي اضطراب، بيمار در بسياري از مواقع با علايم جسمي مانند تهوع، استفراغ، اسهال، تپش قلب، احساس تنگينفس، دردهاي قفسهسينه با دردهاي جسمي بدون علت در اندامها، سر درد، بي خوابي، سرگيجه و سبكي در سر، تعريق، لرزش و مورمور شدن اندامها، عدم تمركز، اختلال حافظه، ناراحتي گوارشي به صورت احساس نفخ، يبوست و دردهاي گوارشي و تكرر ادراري به پزشك مراجعه ميكند.
بيماران مضطرب همچنين دچار علايم احساس لقمه در گلو، دلشوره، نگرانيهاي بدون علت و اختلال خواب، اشتها و عملكرد جنسي هستند. بسياري از اين بيماران به علت شكايات جسمي به كلينيكهاي داخلي يا جراحي مراجعه ميكنند و در مورد وضعيت خود دچار نگرانيهاي شديد هستند. بيماريهاي اضطرابي شامل چندين اختلال هستند؛ از جمله وسواسهاي فكري و عملي به صورت افكار مزاحم و تكراري و شديد آزاردهنده كه بيمار در مورد آن احساس گناه ميكند و در بسياري موارد از بازگو كردن آن امتناع ميورزد. در مواردي بيمار براي خلاصي از اين افكار مزاحم نياز به صرف انرژي يا انجام اعمال تكراري كه براي سايرين بيمعني است دارد. نوع ديگر اضطراب به صورت حملات ترس شديد و بدون علت است كه بيمار بهطور ناگهاني دچار حملات ترس و وحشت شديد و احساس مرگ يا سكته ميشود و در مواقع عادي بيمار هميشه نگران تكرار اين حالت است. در بسياري مواقع بيمار به علت از خروج از خانه به تنهايي يا احساس عدم كنترل در جاهاي شلوغ خانه نشين مي شود. نوع شايع ديگر اضطراب، ترس از حضور در جمع، حيوانات، حشرات، ارتفاع، فضاي بسته يا آسانسور، خون و تزريق است (گله برگ، به نقل از پورافکاری،1371، ص216).
از انواع ديگر اضطراب عمومي احساس بيقراري، عصبانيت، خلق گرفته، عدم تمركز، احساس سنگيني، درد در اندامها، احساس خستگي و اختلال در خواب است.اين حالات خصوصاً در خانمها در زمانهاي خاص مانند عادات ماهانه، پس از زايمان، سقط و دوران يائسگي شايعتر است.بيماران مبتلا به اضطراب و افسردگي از اختلالات شناختي مانند احساس منفي از خود، عملكرد خود و آيندهي خود كه موجب عدم اعتماد به نفس ميشود رنج ميبرند. از مشكلات ديگر اين بيماران تفكر خوب و بد است كه تمام افراد و مسايل زندگي را به صورت خوب مطلق يا بد مطلق ميبينند (کاپلان،2007، ص991).
اين بيماران حتي در مورد مسايلي كه به آنها ربطي ندارد خود را مقصر دانسته و سرزنش ميكنند. اين بيماران موفقيتهاي خود را كوچك و بيارزش ميشمارند و شكست خود را بزرگ و به تمام زندگي بسط ميدهند و اين مسأله احساس بيارزشي و عدم اعتماد به نفس را براي آنها به دنبال دارد.
2-2 مبانی نظری و ادبیات پژوهش
2-2-1 تاریخچه اضطراب
اختلالات اضطراب بشری که در نوشتهجات طبی آمده است، گروه ناهمگن از سندروهای بالینی و تعریفها را در بر میگیرد. از نظر تاریخی، اصطلاحاتی نظیر، خستگی شدید عضو قلب و در قلب تحریک پذیر و «نوروز قلبی» و «سندرم فعالیت» و «آستنی عصبی عروقی» همه برای توصیف اختلالات فرض اضطراب که در آنها تنگینفس، تپش قلب، خستگی عدم تحمل فعالیت و اشتغال ذهنی با حالات جسمی علائم عمده اختلال را تشکیل میدادهاند، مورد استفاده قرار گرفتهاند، نور آستنی یا خستگی عصبی یکی دیگر از اصطلاحاتی است که برای اختلالات اضطراب فراوان بکار رفته است. نوروز اضطراب که بهوسیله فروید بکار رفت. برای متجاوز از چهل سال بر چسب عمده برای اختلالات اضطراب بود (کراز،به نقل از منصور،1368).
برای اولین بار پزشک آمریکایی بهنام بیرد سال (1869) نور آستنی را تعریف کرد. بیمارانی که امروز آنها را مبتلا به نوروز اضطراب میشناسیم در نور استنی بیرد گنجانده میشود. معهذا برخی از بیماران مبتلا به هیستری و یا وسواس بیشتر در تعاریف او جا میگیرد بعد از او داکوستا در سال (1871) سندرم خلل تحریکپذیری را گزارش داد.
فروید در سال (1898) نوروز اضطراب را بهعنوان یک واحد بالینی از پسیکاستنی بازشناخت علامت اصلیاین بیماری نگرانی، اضطراب و دلهره میباشد که هر سه عملیات مختلفی از یک کیفیت اساسی است که به احساس پریشانی، انتظار خطری تربیت الوقوعها و احساسهای بدنی همراه است (گلبرگ،1368- ص59).
پیشینه و مبانی نظری اضطراب و استرس_1556784589_13514_3418_1997.zip0.09 MB |