فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق پیشینه و مبانی نظری شکل گیری مدیریت دانش و اثربخشی سازمانی دارای 42 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
فهرست مطالب:
مقدمه 13
1-2 مبانی نظری و پیشینه پژوهش 13
1-1-2 زمینه های شکل گیری مدیریت دانش 13
2-1-2 تعریف دانش 15
3-1-2 دانش کانونی و ضمنی 16
4-1-2 به کارگیری دانش 18
5-1-2 سلسله مراتب دانش 18
6-1-2 مدیریت دانش از دیدگاه های مختلف 19
7-1-2 تعاریف بر پایه فرایندهای مدیریت دانش 20
8-1-2 تعاریف استراتژیک یا مدیریت محور 21
9-1-2 تعاریف فناوری محور 21
10-1-2 تعریف بر اساس دانش سازمانی و جمعی 21
11-1-2 ارائه یک چهارچوب مفهومی برای مدیریت دانش 22
معرفی چهارچوب مفهومی مدیریت دانش 23
12-1-2 تعاریف فرایندهای اصلی مدیریت دانش 25
13-1-2 عناصر بنیادی عملی مدیریت دانش 28
اهداف دانش 28
14-1-2 چرا مدیریت دانش 29
15-1-2 عوامل کلیدی موفقیت مدیریت دانش 30
16-1-2 تجزیه و تحلیل شکست پروژه مدیریت دانش 31
2-2 اثربخشی سازمانی 31
1-2-2 اثربخشی سازمان 32
2-2-2 محاسبه اثربخشی 33
3-2-2 عوامل موثر بر اثربخشی 35
3-2 تحقیقات انجام شده داخلی و خارجی
منابع
مقدمه:
فصل دوم به مبانی نظری و پیشینه تحقیق اختصاص یافتهاست که مبانی نظری شامل دو بخش عمده میباشد.در بخش اول به بررسی مقوله مدیریت دانش، در بخش دوم به مقوله اثربخشی سازمانی و در بخش سوم نیز به پژوهشهای انجام شده و پیشینه تحقبق پرداخته شدهاست.
1-2 پیشینه ومبانی نظری مدیریت دانش:
1-1-2 زمینه های شکل گیری مدیریت دانش:
در طی چند سال گذشته در جوامع مختلف بحثهای زیادی در مورد اهمیت دانش صورت گرفته است. اندیشمندان ومحققان رشتههای مختلف اعم از جامعه شناسی، اقتصاد و مدیریت بر این امر اعتقاد دارند که دگرگونی بنیادینی در جوامع صورت گرفته و در این دگرگونی«دانش و دانایی»دانایی تغییرا ت قرار گرفته است.مدیریت دانش ومفاهیم استراتژیک مربوطه، به عنوان اجزا وعناصر مهم بقای سازمان وحفظ موقعیت رقابتی آن مورد توجه قرارگرفتهاند به عنوان نمونه مک الروی معتقد است که دانش وکارکنان دانشی عوامل کلیدی سازمان در دستیابی به توسعه پایدار قلمداد میشوند و در زمره اصلیترین منابع رقابتی آینده شرکتها قرار دارند. افزون بر این مارتنسون مدعی است که مدیریت دانش نیاز قطعی برای بهرهوری و انعطافپذیری سازمانهای خصوصی و دولتی است و از این رو توجه به آن از وظایف ومسولیتهای مدیران و مجریان است. از جمله عوامل بنیادین که تغییرات اساسی در فرایندهای سازمانی و استراتژی منابع انسانی را برای پاسخگویی در دنیای اقتصاد و تجارت و در عصر شهروندگرایی، اجتناب ناپذیر ساخته می توان به موارد زیر اشاره کرد: جهانی سازی، ورود تکنولوژیهای جدید، افزایش رقابت؛ تغییر پیوسته نیازها و خواستههای مشتریان وتغییر تکنولوژیهای جدید، افزایش رقابت. سازمانها در یافته اند که مزیتهای رقابتی مبتنی بر تکنولوژی، مزیتهای موقت و زودگذرندو تنها مزیت رقابتی پایدار، کارکنان آن میباشند، بر این اساس سازمانها که برا ی تطبیق سریعتر ، عکسالعمل بهتر و آیندهنگری دقیق، ساختارهای خود را تطبیق مینمایند، به سازمانهای یادگیرندهتر تبدیل خواهند شد.
پیتر دراکر میگوید: تنها منبع ثروت در جامعه فرا سرمایهداری دانش و اطلاعات است. اوسه تغییر اساسی دانش را در خلال قرن بیستم، ملاحظه نموده است(جدول). انقلاب اول،انقلاب صنعتی است که در آن از دانش برای تولید ابزارها و فرایندها ومحصولات استفاده شد. سپس انقلاب بهره وری می باشد که افرادی مانند تیلور و فورد اقدام به استفاده از دانش برای نیروی کار کردند. انقلاب بعدی، انقلاب مدیریت است که درآن از دانش به خاطر دانش استفاده میشود. این سخنان به این معنی نیست که عوامل سنتی تولید حذف شدهاند، بلکه جایگاهشان تغییر کرده است. دراکر میگوید تا وقتی که دانش موجود است، سایر عوامل تولید به راحتی قابل دسترسی میباشند.
پیشینه و مبانی نظری شکل گیری مدیریت دانش و اثربخشی سازمانی_1555778988_14188_3418_1943.zip0.14 MB |