فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق مبانی نظری و پیشینه تحقیق همدلی و ابعاد و نظریه های همدلی دارای 32 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
فهرست مطالب:
مقدمه
تعاریف همدلی
ابعاد همدلی
نظریههای همدلی
نظریه کردارشناسی بالبی
نظریه روانکاوی
نظریه یادگیری
نظریه فشباخ
نظریه هافمن
نظریه همدلی طبقه بندی
مراحل و انواع همدلی
پیشینه پژوهشی
همدلی و سلامت روان
همدلی و سلامت جسمانی
همدلی و روابط اجتماعی
هوش عاطفی و همدلی
همدلی و کیفیت زندگی
ادبیات پژوهشی همدلی در سایر زمینه ها
منابع و مأخذ
منابع فارسی
منابع انگلیسی
مقدمه
مبحث همدلی در روانشناسی به دلیل نگرش منفی نادیده گرفته شده بود. اما روانشناسان در اوایل این قرن تحت تاثیر دیدگاه مثبت برخی از فیلسوفان (وجودگرایان) در زمینه همدلی قرار گرفتند و همدلی را در کل به عنوان ایفاگر نقش مهمی در فهم و درک بین فردی و از عوامل برانگیزاننده انسانها در جهت انجام رفتارهای جامعهپسندانه شناختهاند. در واقع زمانی که فلاسفه آماده کنار گذاشتن مفهوم همدلی بودند، روانشناسان سعی کردند همدلی را با روشی موشکافانه و به گونهای آزمایشی مورد تحقیق قرار دهند (دایرهالمعارف فلسفه استانفورد، 2008). با توجه به اهمیت و جایگاه ویژه مبحث همدلی در زمینه های مختلف از جمله روانشناسی و علوم اجتماعی و ..،واکاوی و بررسی مبانی نظری و پژوهشی همدلی در ذیل ارائه شده است.
تعاریف همدلی
همدلی عبارت است از توانایی تجربه و درک آنچه دیگران احساس می کنند. با آنکه تعاریف متعددی از همدلی ارائه شده است، در تمام مفهوم پردازیها دو مؤلفه به طور ثابت وجود دارند، 1) یک واکنش عاطفی نسبت به دیگری، که اغلب اما نه همیشه شامل اشتراک در حالت هیجانی آن شخص می شود، و 2) یک ظرفیت شناختی برای دریافت دیدگاه دیگری در حالی که "خود" و "دیگری" متمایز می مانند . دانستن آنچه دیگری احساس می کند، نقشی بنیادین در تعاملات بین فردی ایفا می کند. شواهد فراوانی از روانشناسی اجتماعی و علوم اعصاب شناختی نشان می دهند که همدلی هم اشتراک هیجانی (پردازش اطلاعات پایین به بالا) و هم فرایندهای شناختی برای تنظیم و تعدیل این تجربه (پردازش اطلاعات بالا به پایین) را شامل می شود و در زیربنایش سیستم های عصبی متعاملی قرار دارد. علاوه بر این، آگاهی از تمایز بین تجربیات خود و دیگران، جنبه ای کلیدی از همدلی را تشکیل می دهد. به طور کلی ، همدلی به عنوان اولین مرحله ضروری در یک زنجیره شناخته می شود که با اشتراک در حالت عاطفی دیگران شروع می شود، با ادراک احساس دیگری ادامه یافته و سپس انگیزه توجه به دیگری را بر می انگیزد و بالاخره درگیر شدن در رفتارهای کمک رسانی را نتیجه می دهد. بنابراین همدلی و رفتارهای جامعه پسند در یک سطح مفهومی به هم پیوسته اند. تحقیقات اخیر نشان داده اند که همدلی پدیده ای است بسیار پیچیده و انعطاف پذیر، و واکنش های همدلانه با توجه به فاکتورهای شناختی اجتماعی متغیرند.
تیچنر واژه همدلی را در سال 1890 از واژه آلمانی “einfuhlung”یعنی "به احساس کسی وارد شدن" اقتباس کرد و در روانشناسی رواج داد. بعدها نظریهپردازان زیباشناختی، همدلی را به مفهوم "توانایی ادراک تجربه ذهنی فرد دیگر" مطرح نمودند، و از همین مفهوم برای تشخیص و درمان در حرفه پزشکی به طور عام و در روانشناسی و روانپزشکی به طور خاص مدد گرفته شد، که امروزه نقش جدیدی را در برقراری ارتباط به عهده دارد )دایرهالمعارف فلسفه استانفورد، 2008).
- Standford encyclopedia of philosophy
مبانی نظری و پیشینه تحقیق همدلی و ابعاد و نظریه های همدلی_1555658505_15889_3418_1202.zip0.06 MB |