فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق پیشینه و مبانی نظری هوش هیجانی و هوش منطقی دارای 47 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
مبانی نظری وپیشینه تحقیق هوش هیجانی و هوش منطقی
فصل دوم:
«بررسي پيشينه پژوهش»
مفهوم نظري و ادبيات:
«هوش هيجاني، هوش منطقي»
و
بررسي روابط و تأثير آنها بر پيشرفت تحصيلي
دانشآموزان نخبهی مدارس تهران سازمان ملي پرورش استعدادهاي درخشان
11
مقدمه:
از جمله كلماتي كه همهی ما به طور مكرر آن را به كار مي بريم، كلمهی "هوش" است. دانشآموزي كه در تحصيلات موفق است را باهوش ميناميم و به همين گونه از همهی اقشارهاي جامعه، دانشجويان، كارمندان،كارگران و غیره كه به نحوي در شرايط تحصيلي و كاري، موفقيت كسب مينمايند، را با صفت "باهوش" ياد مي كنیم و هوش را مهمترين عامل براي موفقيت در تحصيل، شغل و به طور كلي در زندگي عادي به حساب مي آوريم. چه تعريفي از افراد باهوش داريم و چه انتظاراتي از آنها به جا و به مورد است؟ آيا امكانات و استعدادهاي بالقوه يك دانشآموز با ويژگي "باهوش"، صرفاٌ در حلقهی بسته تحصيلي و درسي، بروز وتجلي مي يابد، يا اينكه او داراي روحيات و خلق و درك و غیره نيز هست كه اگر امكان شكفتن بيابد، بر وضعیت تحصيلي نيز اثرات شگفتي را بر جاي مي گذارد. معمولاً دانشآموزان داراي هوش بالا، به دليل درك وسيعتر و سريعتري كه از اطراف خود دارند، از مشكلات بيشتري نيز برخوردار ميشوند، آيا مي توان با تكيه بر منبع عظيم هيجانها در وجود آنها و مديريت صحيح آن، بر مشكلات، از جمله عدم موفقيت تحصيلي، فائق آمد؟ اين پژوهش در نظر دارد ضمن بررسي مفهوم کلی"هوش " و"هوش منطقی" كه از گذشته و تاريخچه طولانيتري برخوردار است، مفهوم "هوش هيجاني" را نيز بازخواني كند. تقويت هوش هيجاني مي تواند زمينهساز بسياري از موفقيتها و پيروزيها و حصول به هدف در زندگي باشد و بالعكس فقدان و عدم درك و مديريت آن، آثار تخريبي در زمينههاي فردي و اجتماعي ايجاد مي كند. هوش منطقی يا استعداد تحصيلي، با انجام تستهاي گوناگون عدد و رقم كمّي يافتهاند ومي توان دانشآموزان را مورد سنجش وآزمون قرار داد، اما هوش هیجانی، سازهای نسبتا جدید در ادبیات روانشناسی است « واژه هوش هیجانی نخستین بار در سال 1990توسط سالووی
alovesy
و میر
Mayer
مطرح شد.
ریشه
ی آن به هوش اجتماعی باز میگردد که در سال 1920 از سوی ثرندایک
Thorndike
مطرح شد. صورتبندی سالووی و میر، یک مدل سه بخشی بودهاست که در آن هوش هیجانی به سه مقولهی ارزیابی هیجانات، تنظیم هیجانات واستفاده از هیجانات در حل مسایل تقسیم میشود (اسکوتی وهمکاران، 1998).
پیشینه و مبانی نظری هوش هیجانی و هوش منطقی_1555600609_18720_3418_1089.zip0.08 MB |