فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق مبانی نظری و پیشینه تحقیق ازدواج و ملاکهای آن دارای 113 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
فهرست مطالب:
فصل دوم: " ادبيات تحقيق"
الف- ازدواج
1-1-2- تعريف ازدواج 22
2-1-2- ازدواج بعنوان يك پديده اجتماعي و تحول آن 25
3-1-2- انواع ازدواج و معيارهاي آن 31
4-1-2- تاريخ تحولات خانواده و ازدواج در ايران 37
ب- پيشينه تحقيق
1-2-2- تحقيقات داخلي 47
2-2-2- تحقيقات خارجي 51
ج- چارچوب نظري
1-3-2- نظريه همسان همسري 59
2-3-2- نظريه نيازهاي شخصيتي مكمل 69
3-3-2- نظريه مجاورت مكاني (همجواري) 74
4-3-2- نظريه تأثير تصور از والدين در انتخاب همسر 76
5-3-2- تئوري تصور از همسر مطلوب 79
- بسوي يك نظريه تركيبي 79
6-3-2- نظريه مبادله 82
- بيان فرضيه ها 85
- مدل تحليلي 86
فصل دوم
"ادبيات تحقيق"
الف : ازدواج
1-1-2- تعريف ازدواج
از دير باز جوامع مختلف پيوند ميان زن و شوهر را به عنوان ازدواج مورد قبول قرار داده اند، اما در طول زمان انواع مختلفي از ازدواجها پديد آمده است. با وجود اين ، مشابهت ها و عناصر نسبتاً ثابتي در اين پديده همواره وجود داشته است. اگر چه مفهوم ازدواج تا بدان اندازه عمومي و نسبتاً ساده نيز هست كه درك اين واژه علي الاصول بر همگان روشن مي باشد با وجود اين تعاريف به تدوين تئوريكي مسئله كمك خواهند كرد : اين تعاريف عبارتند از :
1- «ازدواج در لغت به معناي جفت كردن ، زن گرفتن يا شوهر كردن ، با يكديگر جفت و قرين شدن مي باشد و از نظر حقوقي رابطه اي است كه براي هميشه يا مدت معيني بوسيله عقد مخصوص بين زن و مرد حاصل شده و به آنها حق مي دهد كه از يكديگر تمتع جنسي ببرند».
( فرهنگ دانشگاه انگليسي- فارسي،آريانپور، 332)
2- «ازدواج نوعي معامله يا قرارداد است ولي نه به معناي خريد و فروش و استشمار و تحميل عقايد بلكه ركن اساسي آن انس و الفت و تفاهم و همكاري همه جانبه است و زوجين بر اثر آن هدف مشتركي را تعقيب مي كنند و در وصول به اهداف خانواده باتمام وجود مايه مي گذارند». (قائمي ، 1364، تلخيص 85 تا 163)
3- كارلسون ازدواج را اينگونه تعريف مي كند:" ازدواج فرايندي است از كنش متقابل بين دو فرد ، يك زن و يك مرد ، كه برخي از شرايط قانوني را تحقق بخشيده اند و مراسمي براي برگزاري زناشويي خود برپا داشته اند و بطور كلي عمل آنها مورد پذيرش قانون قرار گرفته و بدان ازدواج اطلاق شده است" ( ساروخاني1370 ،23)
4- ويل دورانت معتقدات است" پيوند ازدواج براي قانوني ساختن رابطه عشقي و شهواني زن و مرد نيست، بلكه پيوندي است ميان پدر و مادر و فرزند و براي حفظ و استواري بنياد نوع. اينكه ازدواج مهمترين رسوم و قوانين بشري است براي آن كه امري نوعي است نه شخصي" ( ويل دورانت، 1369، 164)
5- كلودلوي اشتروس معتقد است كه " ازدواج برخوردي دراماتيك بين فرهنگ و طبيعت يا ميان قواعد اجتماعي و كشش جنسي است " او در جاي ديگر مي گويد : "ازدواج از مهمترين اركان هر جامعه بشري است هر چند ابتدايي يا متمدن باشد ازدواج موجب كنترل سائقه ها مي شود. او ازدواج را محل تقاطع فرهنگ و طبيعت مي داند زيرا سائقه هاي مختلف بشر بدينوسيله ( توسط فرهنگ ) كنترل مي شود و در مسير خاصي هدايت مي گردد".( ساروخاني، 1370 ،23)
6- مالينوفسكي يكي از مردم شناسان است كه در مورد ازدواج مي گويد: " زناشويي قراردادي به منظور بدنيا آوردن نوزادان و نگهداري آنان است از اين رو توان خانواده را بر زناشويي برتر دانست". ( كينك، 1346 ،226)
7- از نظر جي برنارد" ازدواج مترادف با نظام فرهنگي آراء عقايد تربيتي و نهادي از نقشها، هنجارها و تجربيات تعاملي پيچيده اي براي مردان و زنان بشمار مي رود.(ريتزر،1374 ،306)
مبانی نظری وپیشینه تحقیق ازدواج وملاکهای آن_1560098220_9648_3418_1066.zip0.13 MB |