فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق پیشینه و مبانی نظری کانون کنترل سلامت ، منبع کنترل، افسردگی و پیشرفت تحصیلی دارای 175 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
مباحث نظری کانون کنترل سلامت
منبع کنترل
مفهوم منبع کنترل که نخستین بار به وسیله راتر مطرح شد در مطالعات مربوط به انگیزیش به گونهای فزایندهای اهمیت نظری و عملی به دست آورده است. نظریه یادگیری اجتماعی که مفهوم منبع کنترل از آن مایه میگیرد عبارت است از این که شخص در برابر یک موفقیت با انتظاراتی روبرو میشود که نتایج احتمالی رفتارهای ممکن او را در بر میگیرد. این انتظارات مبتنی بر تجارب گذشته فرد هستند. بنابر نظریه راتر احتمال رفتاری معین به گونهای قانونمند با توجه به انتظارات فرد نسبت به نتایج آن رفتار فرق میکند.
کنترل یعنی توان هدایت یا اعمال قدرت یا بازداری رفتار خود یا دیگران. احساس کنترل داشتن احساس مطلوبی است که در بهداشت روانی فرد نقش مهمیبازی میکند حتی اگر این احساس توهمیبیش نباشد (کریمی، 1374).
محققان در مورد توانایی فرد در کنترل محیط از دیدگاههای مختلف و تحت عناوین گوناگون سخن گفتهاند مانند رقابت، شایستگی، تفوق طلبی، درماندگی و نومیدی همه به نوعی در توصیف اینکه فرد تا چه درجهای قادر است حوادث و رویدادهای مهم زندگی خود را کنترل کند به کار رفته است از دیدگاه روانشناسان واژه کنترل دارای دو معنای عمومی است:
الف) کنترل تجربی که نوعی متدولوژی علمی است و در محدوده تجربیات علمی عمل میکند.
ب) کنترل به عنوان یک متغیر رفتاری یا به طور روشن تر توانایی تاثیرگذاشتن و دستکاری محیط در نظر گرفته میشود (پودات، 1375).
به طور کلی مقصود از کنترل درونی این است که شخص رویدادهای خاص را از رفتار یا ویژگیهای نسبتاً پایدار خود میداند از سوی دیگر کنترل بیرونی این است که شخص نوعی تقویت منفی یا مثبت را که به دنبال رفتار خاصی آمده معلول رفتار خود ندانسته، بلکه آن را نتیجه تصادف و اتفاق و شانس تلقی میکند. یا آن را به نفوذ افراد قدرتمند نسبت میدهد و با پیش کشیدن عوامل محیطی امکان پیشبینی آن را نفی میکند (آناستازی ، 1364). به عبارت دیگر منبع کنترل درونی به این معنا است که تقویت و تنبیههایی که شخص دریافت میکند حاصل تلاش و تدابیر شخص هستند. منبع کنترل بیرونی به این معنا است که تقویت شخص به سبب نیروهای بیرونی ورای کنترل او میباشند (صبوری، مقدم، 1376).
کسی نمیتواند از یک شخصیت درونی که کاملاً مستقل از محیط است صحبت کند و همچنین نمیتواند روی رفتار به عنوان پاسخ خودکار نسبت به مجموعهای عینی از محرکهای محیطی تکیه کند. برای فهم رفتار یک فرد ترجیحاً باید هم جنبههای فردی (تاریخچه و تجربیات یادگیری اش) و هم جنبهی محیطی (محرکهایی که شخص به آنها آگاهی است و پاسخ میدهد) را در نظر داشت (مارنس، 2001).
اگر منبع کنترل را بر روی یک پیوستار تصور کنیم در یک طرف پیوستار منبع کنترل درونیها قرار میگیرد که معتقدند پیش آمدهایی که با آنها مواجه میشوند اساساً از اعمال خودشان نشات میگیرد در انتهای دیگر پیوستار بیرونیهای هستند که معتقدند بیشتر چیزهایی که برایشان اتفاق می افتد نتیجهای از علل خارجی و فراسوی کنترل مستقیم آنها میباشد (بارون، 1997).
همچنین کنترل عبارت است از درجه یا میزان اعتقاد فرد به اینکه تقویتها وابسته یا همراه با رفتار او هستند، به این ترتیب شخصی که احساس میکند بر این تقویتها تسلط دارد درون بین تلقی میشود. حال آنکه اگر شخص پیامد رفتار را مستقل از نحوه رفتار یا پاسخ خود را وابسته به شرایط دیگری بداند برون بین نامیده میشود. اصطلاح مرکز، کانون یا هسته کنترل به ادراکی گفته میشود که ما از علیت نتایج رفتار خود داریم (بال، 1977).
سرسختی روانشناختی (سخت رویی)
در روند شناسایی عوامل ایجاد کننده تفاوتهای فردی در واکنش به فشارهای زندگی، کوباسا بیان کردکه سرسختی روان شناختی به عنوان یک ویژگی شخصیتی، رابطه بین استرس و بیماری را تحت تاثیر قرار داده، از عوامل اصلی ایجاد تفاوتهای فردی در این زمینه است. از آن زمان به بعد، پژوهشهای متعدد فرضیه کوباسا را حمایت کرده و نشان دادهاند که سرسختی روان شناختی به عنوان یک ویژگی شخصیتی رابطه بین استرس و بیماری را تعدیل میکند. کوباسا سرسختی را یک ویژگی شخصیتی میداند که در مواجه با حوادث فشار زای زندگی، به عنوان یک منبع مقاومت و سپر محافظ عمل میکند. او با استفاده از نظریههای وجودی در شخصیت، سر سختی را ترکیبی از باورها در مورد خویش و جهان تعریف میکند که از سه مولفه تعهد، کنترل، و مبارزه جویی تشکیل شده و در عین حال یک ساختار واحد است که از عمل یکپارچه و هماهنگ این سه مولفه مرتبط با هم سرچشمه میگیرد (کوباسا، 1979).
تعهد: احساس در آمیختگی با بسیاری از جنبههای زندگی مثل خانواده، شغل و روابط بین فردی است. فرد دارای این احساس، معنا و هدفمندی زندگی، کار و خانواده را دریافته است.
کنترل: اعتقادی است مبنی بر این که رویدادهای زندگی و پیامدهای آن قابل پیشبینی و کنترل هستند و میتوان آنها را تغییر داد.
مبارزه جویی: عبارت است از این باور که تغییر، جنبهای عادی از زندگی است. و وضعیتهای مثبت یا منفی که به سازگاری مجدد نیاز دارند، فرصتی برای رشد و یادگیری بیشتر هستند، نه تهدیدی برای امنیت و آسایش فرد (شریفی و همکاران 1384).
به طور کلی سرسختی روانشناختی بر تجربه درونی و دریافت ذهنی انسان تاکید میکند. افراد سر سخت دارای ویژگیهایی مثل حس کنجکاوی قابل توجه، تمایل به داشتن تجارب معنی دار، اعتقاد به موثر بودن و ابراز وجود، نیرومندی، توانایی و مقاومت میباشند (یوسفی و نبوی حصار، 1383).
بر مبنای یافتههای به دست آمده در پژوهشها و جنبههای نظری سخت رویی ویلیامز (1992) مدل مفهومی، ارتباط سخت رویی و سلامتی را بر مبنای یک دیدگاه روان فیزیولوژیک اجتماعی ارائه کردهاند. براساس این مدل ارزیابی تهدید آمیز رویداد و پاسخهای مقابلهای بی ثمر (مقابله واپس رونده) عامل افزایش برانگیختگی فیزیولوژیک هستند؛ و برانگیختگی فیزیولوژیک مکرر و یا طولانی نیز به فشار و اختلال در عمل سیستم ایمنی، و در نهایت بیماری منجر میشود. اما سخت رویی پرسش در ارزیابی روی دادهها و پاسخهای مقابلهای از برانگیختگی فیزیولوژیک منفی و آسیب زا جلوگیری میکند.
پژوهشهای مختلف در طول یک دهه و اندی این مدل مفهومیرا تقریباً تایید کردهاند. اما هنوز نمیتوان در مورد جایگاه سخت رویی در زمینه استرس، سلامتی و بیماری و به طور کلی یک زندگی کارا و بارور به نتیجه گیری قطعی رسید. عوامل شخصیتی دیگری وجود دارد که برخی محققان در زمینه سلامت و بیماری به آنها نیز توجه کردهاند (قربانی، 1374).
کانون کنترل
برخی افراد معتقدند تقویت کنندهها به اعمال خودشان بستگی دارند در حالی که دیگران باور دارند که تقویت کنندههای آنها به وسیله دیگران و نیروهای بیرونی کنترل میشوند. راتر این مفهوم را منبع کنترل نامید (شولتز و سیدنی الن شولتز، 1388).
2کنترل درونی و بیرونی
افرادی که به صورت شخصیتهای دارای منبع کنترل درونی مشخص شدهاند معتقدند تقویتی که دریافت میکنند تحت کنترل رفتارها و نگرشهای خود آنها قرار دارد. آنهایی که از شخصیت دارای منبع کنترل بیرونی برخوردارند تصور میکنند پاداشهایی را که دریافت میدارند دیگران، سرنوشت، یا شانس کنترل میکنند. به عبارت دیگر، آنها متقاعد شدهاند که در رابطه با نیروهای بیرونی ناتوان هستند. به راحتی میتوان درک کرد که منبع کنترل ما چه تاثیر عظیمیبر رفتار ما دارد. افراد دارای منبع کنترل بیرونی، که باور دارند رفتار و نگرش آنها بر تقویت کنندههایی که دریافت میکنند تاثیری ندارد، برای به خرج دادن تلاش جهت بهبود بخشیدن به شرایط خود، ارزشی قایل نیستند. در مقابل، افراد دارای منبع کنترل درونی معتقدند که شرایط خود را کاملا در اختیار داشته و مطابق با آن رفتار میکنند. آنها در مقایسه با افراد دارای منبع کنترل بیرونی در تکالیف آزمایشگاهی در سطح بالاتری عمل میکنند. علاوه براین، این افراد کمتر پذیرای تلاشهای دیگران برای تاثیر گذاشتن برآنها هستند، برای مهارتهای خود ارزش زیادی قایل اند و نسبت به نشانههای محیطی که برای هدایت کردن رفتار استفاده میکنند، هوشیارتر هستند (شولتز و سیدنی الن شولتز، 1388).
2-1-3-5- كانون كنترل سلامت
كانون كنترل سلامت به باور فرد به اين امر كه سلامت وي تا چه حد تحت كنترل عوامل دروني (خود) و يا بيروني (افراد موثر، با نفوذ و اقبال) ميباشد. ساختار اوليه كانون كنترل سلامت از نظريه يادگيري اجتماعي راتر اقتباس شده است و بر اين اساس يادگيري در فرد بر پايه تقويتهاي گذشته انجام ميشود و طي آن افراد انتظاراتي خاص و عموميرا در خود شكل ميدهند. بدين ترتيب آنهايي كه از شخصيت داراي منبع كنترل بيروني برخوردارند پاداشهايي را كه دريافت ميدارند ديگران، سرنوشت يا شانس كنترل ميكنند. به عبارت ديگر، آنها متقاعد شدهاند كه در رابطه با نيروهاي بيروني ناتوان هستند (شولتز و شولتز، 1388).
پیشینه و مبانی نظری کانون کنترل سلامت ، منبع کنترل، افسردگی و پیشرفت تحصیلی_1555657274_16056_3418_1740.zip0.21 MB |